معرفت نفس و حشر صفحه 77

صفحه 77

بشناسد تا حس کردن و یا شهوت و غضب را بدون واسطه به عقل نسبت ندهد که در این حال شأن عقل را نشناخته و به او ستم کرده است؛ زیرا عقل انسان اَجلّ از آن است که این افعال و حرکات را مستقیماً به آن نسبت دهیم، بلکه تحریک عقل، تحریک تشویقی عقلانی است یعنی عقل هدفی عقلانی و نه مادی و جسمانی را، در نظر می گیرد و قوای جسمانی را به انجام عملی که آن عمل مقدمه ی حصول آن هدف است تحریک و تشویق می کند، به همین جهت اعمال پست و شرّ را به خدا نسبت دادن اسائه ی ادب به مقام شامخ حضرت الوهیت است، نتیجه این که در عین تخیل و تَوَهُّم و حس و حرکت و نمو و بوئیدن به وسیله نفس، هریک از اعمال مذکور به وسیله ی قوه ای از قوای نفس صورت می گیرد.

حقیقت نفس

نفس جوهری است که در ذات و حقیقت خویش متحرک بوده و از احساس تا مرتبه ی تعقل، تطوّر و گستردگی دارد و لذا می تواند با هر مرتبه ای از مراتب متحد گردد، گاهی با حسِ ظاهر متحد می شود که در اوایل حدوث و تکوین اوست و آن هنگامی که به مرتبه ی تخیل برسد با خیال متحد می شود و این حالت در زمانی است که بتواند صُوَر محسوسات را در ذات خود متمثَل و متخیل گرداند و چون به مرحله ای رسید که صُوَر عقلیه ی اشیاء در برابر او حاضر گشت، جوهری مجرد گشته که از هرگونه علایق مادی آزاد شده و با طی هریک از این درجات در ذات نفس تفاوت ایجاد می شود به طوری که نفسِ یک کودک در ذات با نفس یک انسان کامل متفاوت است، یعنی نفسی که تحول می یابد مثل یک سنگ نیست که در سنگ بودن تغییر نکرده ولی بر روی آن طلا و یا نقره گرفته باشند بلکه ذاتش مثلا طلا و یا نقره شده است. اگر نفسِ انسان به مقام تجرد کامل عقلانی نرسید و در مرتبه ی وَهم و یا خیال - که از مراتب نفس حیوانی و مرتبه ی نازله ی نفس انسانی است - قرار گرفت، در این موطن متوقف نمی شود و به حکم ذات و فطرت نفسانی و تحرک جوهری به سیر و سلوک ادامه می دهد تا با عالم نفوس انسانی محشور گردد و به مقام و مرتبه ی نفسی برسد که یا در شَرَف و سعادت یا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه