عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتالهین شیرازی و ایمانوئل کانت صفحه 101

صفحه 101

مثال اول: عربی آمد پیش پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: برادرم شکم درد سختی دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به او بگو عسل بخورد. رفت و برگشت و گفت: عسل خورد و حالش بدتر شد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: صدق الله و کذب بطن أخیک.

ولذالک قال علیه السلام للذی أمره بسقی العسل أخاه لإسهال کان به، فتزاید الإسهال به لما سقاه العسل، وشکا ذالک إلیه: «صدق الله وکذب بطن أخیک». (1)

ایشان چنین تفسیر می کنند که عسل خاصیت و نفع ذاتی دارد برای انسان های معمولی و اگر هم به بعضی ضرری برسد، ضرری عارضی است.

مثال دوم: اگر کسی به مردم بگوید آب ننوشید و مردم بپرسند چرا؟ و او جواب دهد چون بعضی افراد موقع آب نوشیدن آب در گلویشان گیر می کند و خفه می شوند، با این استدلال و بیان مردم را نمی توان از آب نوشیدن منع کرد. زیرا با وجود نفع ذاتی، از ضرر عارضی آن می توان چشم پوشی کرد. نخوردن آب، ضرر ذاتی و ضرر بیشتری دارد تا خوردن آب.

«مثل من منع العطشان شرب الماء البارد العذب حتی مات من العطش، لأنّ قوماً شرقوا به فماتوا. فإنّ الموت عن الماء بالشرق أمر عارض، وعن العطش أمر ذاتی وضروری». (2)

سپس ایشان به سراغ فقه می رود، چون مخاطبین ابن رشد فقهای سنی و مخالف فلسفه هستند. وی می گوید:

«فکم من فقیه کان الفقه سبباً لقله تورعه وخوضه فی الدنیا، بل أکثر الفقهاء کذلک نجدهم وصناعتهم إنما تقتضی بالذات الفضیله العلمیه». (3)


1- (1) . فصل المقال، ص41.
2- (2) . فصل المقال، ص41.
3- (3) . همان، ص41.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه