عقل و ایمان از دیدگاه ابن رشد، صدرالمتالهین شیرازی و ایمانوئل کانت صفحه 258

صفحه 258

عبارات ابن سینا برمی آید که وی در این قضایا، شرط می کند که نه تنها حکم به تصدیق لازم است، به طور صددرصد باشد (یعنی یقینی باشد)، بلکه مطابقت با واقع نیز در آن لحاظ شده باشد و به علاوه مطابقت لحاظ شده، در واقع نیز موجود باشد. در حقیقت در یقینیات، یقین صرفاً روان شناختی مورد نظر نیست. صدق یا مطابقت با واقع نیز مورد نظر است. پس مبناگرایان مسلمان، قضایای برخواسته از عقل تنها (اولیات)، عقل و حس (مجربات)، و فطریات را قضایای یقینی ای می دانند که مورد تصدیق قوه معرفتی انسانی قرار می گیرند و این قوه، در حکم بدانها از قرینه گزاره ای استفاده نمی کند. این قضایای مورد اعتقاد، پایه و بلکه واقعاً پایه هستند و پایه دیگر قضایای یقینی نیز واقع می شوند. به نظر می رسد این نوع واقع گرایی در تفکر این اندیشمندان ایجاد شده است که یقینی بودن قضایای ذکر شده را از قرینه گزاره ای بی نیاز بدانند.

فیلسوفان مسلمان، اولیات و محسوسات را باورهای پایه دانسته اند. فرض کنید در جایی صدای همهمه به گوش می رسد و دیگران نیز صدای همهمه را می شنوند، در چنین فضایی شما ادعا می کنید که در این جا همهمه وجود دارد. اگر کسی بپرسد که دلایل شما بر وجود همهمه چیست؟ پاسخ شما محتملاً جملاتی از این قبیل خواهد بود: «خوب معلوم است، صداهای زیادی در این جا شنیده می شود»؛ «مگر این همه صدا را نمی شنوید؟» در این جا عبارت هایی هم که در ظاهر به صورت دلیل ذکر شده اند، در واقع تکرار مدعا هستند. مقصود از اولیات قضایایی است، همچون: هر کل از هر یک از اجزای خود بزرگ تر است؛ اجتماع و ارتفاع نقیضان محال است؛ اجتماع نقیضان غیر از اجتماع

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه