فلسفه تاریخ صفحه 23

صفحه 23

ب)بیشتر جنبه عقلی دارد نه نقلی؛

ج) فلسفه نظری تاریخ، نگاه کلی به تاریخ دارد نه نگاه جزیی؛

د) مقوّم تاریخی بودن مسائل فلسفه تاریخ، این نیست که به زمان گذشته تعلق دارند؛ بلکه این است که علم به قواعد و جریانی است که از گذشته آغاز شده و ادامه دارد و تا آینده کشیده می شود. زمان برای این گونه مسائل، تنها «ظرف» نیست، بلکه یک بُعد از ابعاد این مسائل را تشکیل می دهد. (1)

تمایز فلسفه علم تاریخ با فلسفه نظری تاریخ

با توجه به تعریف ارایه شده در مورد این دو علم، می توان به برخی از نقاط جداکننده آنها دست یافت، ولی برای روشن شدن بیشتر این مطلب به برخی دیگر از وجوه تمایز دو رشته مذکور اشاره می کنیم:

1. موضوع فلسفه علم تاریخ، گزاره ها، آثار و شواهدِ دال بر وقایع تاریخی است، ولی موضوع فلسفه نظری تاریخ، نفس حوادث و رخدادهای تاریخ به معنای وقایع قافله مرتبط بشری است. در فلسفه علم تاریخ، نظر به «علم تاریخ» و در دیگری، نظر به خودِ «وقایعِ خارجی تاریخ» است.

2. فلسفه علم تاریخ، درباره مسائلی چون روش شناسی پژوهش تاریخی، عنصر گزینش در تاریخ، پیش بینی درتاریخ، امکانِ یافتنِ قانونمندی ها، دخالت ارزش ها در قضاوت های تاریخی، امکان تجربه در تاریخ، تئوری ها و مدل ها در تاریخ و تفاوت علم تاریخ با علم های دیگر بحث می کند، ولی مهم ترین مباحث فلسفه نظری تاریخ، عبارت اند از: قانونمندی تاریخ، عوامل محرک تاریخ، سنت های حاکم بر تاریخ و هدف تاریخ.


1- (1) . مرتضی مطهری، جامعه و تاریخ، ص372.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه