مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 166

صفحه 166

شناسایی حقیقت و ماهیّت یک شیء، شناسایی جنس آن به سهولت انجام می پذیرد؛ چرا که ثبوت جنس برای ماهیّت نوعیه، بیّن و آشکار است، در حالی که «کمال اوّل» بودن نفس، نه مقتضی جوهر بودن آن است و نه مقتضی عرض بودن؛ زیرا برخی از کمالات اوّل، جوهر است و برخی دیگر، اعراض؛(1) مثلاً سواد نسبت به اسود، کمال اوّل است و حال آنکه سواد، تحت مقوله عرض (کیف) مندرج است؛ بنابراین، اثبات و تعیین ماهیّت نفس، دلیل مستقل لازم دارد.

به نظر می رسد مطلبی که شیخ الرئیس آن را شاهد و دلیل سخن خود بیان کرده است، قابل تأمل است؛ زیرا اگر نفس به «کمال اوّل» به طور مطلق تعریف می شد، تعیین و تشخیص مقوله آن از تعریف مزبور به دست نمی آمد؛ چون کمال اوّل اعم از جوهر یا عرض است، ولی نفس در تعریف یادشده، «کمالِ اوّلِ جسمِ طبیعی» معرفی شده است، نه هر کمال اوّل، و کمال اوّل جسم طبیعی، باید جوهر باشد، نه چیز دیگر؛ زیرا مراد از جسم در اینجا - چنان که خود ابن سینا تصریح می کند(2)- جسم به معنای جنس و لا به شرط و مبهم است که به وسیله نفس، معیّن و محصَّل گردیده، منشأ آثار مختلف می شود و محصِل و مقوِّم جسم طبیعی، ضرورتاً جوهر است، نه چیزی دیگر؛ چرا که تقوّم جوهر به عرض، امکان پذیر نیست.

3. تعیین نوع جوهر نسبت به نفس

ارسطو و ابن سینا، هر دو، معتقدند نفس از مقوله جوهر است، ولی در نوع جوهر آن اختلاف دارند؛ بدین گونه که ارسطو آن را از نوع دوم و ابن سینا آن را از نوع چهارم می داند.

توضیح: در جای خودش ثابت شده است که جوهر، جنس الاجناس است و پنج نوع دارد؛ زیرا هر جوهری، یا جسم است یا غیر جسم. اگر جوهر، غیر جسم باشد، یا جزء جسم یا مفارق از آن است. اگر جزء جسم باشد، یا صورتِ آن است یا مادّه آن، و اگر مفارق از جسم باشد، یا اجسام را تحریک می کند و در آنها تصرّف می کند یا نه. حالت نخست را


1- . ابن سینا، النفس من کتاب الشفاء، تحقیق حسن حسن زاده آملی، ص21.
2- . همان، ص22.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه