مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 173

صفحه 173

توضیح گفتار او در این زمینه بدین صورت بیان می شود: بدن نمی تواند حامل استعداد حدوث و فساد نفس باشد؛ زیرا بدن مباین با نفس است؛ چون نفس، مجرّد و بدن، مادّی است و مباین شیء نمی تواند محل استعداد آن شیء باشد، بلکه باید گفت، بدن محل استعداد حدوث صورت و هیئت انسانی است. وقتی استعداد بدن برای حدوث صورت انسانی تام شد، قبل(1) از حدوث صورت مزبور، نفس مجرّد انسانی حادث می شود تا صورت یادشده را برای بدن افاضه کند؛ زیرا نفس، علّت فاعلی قریب این صورت است؛ بنابراین، حدوث صورت انسانی مستلزم این است که در رتبه قبل از آن، نفس حادث شود؛ چون علّت فاعلی باید در رتبه قبل از معلول موجود باشد.(2)

حاصل سخن آنکه ابن سینا بر خلاف ارسطو و پیروانش، نفس را غیر از صورت بدن می داند و معتقد است ابتدا بدن پدید می آید و هرگاه استعداد بدن برای قبول صورت انسانی تام شد، نفس مجرّد انسانی حادث می شود و صورت انسانی را برای بدن مزبور افاضه می کند؛ بنابراین، ابتدا بدن حادث می شود و سپس نفس و در رتبه سوم، صورت انسانی.

7. حالات نفسانی

همان گونه که گذشت، ارسطو به ترکیب اتّحادی نفس و بدن معتقد است و در نظر وی، تفکیک آن دو، تنها در عالم اعتبار امکان پذیر است، نه در خارج؛ بنابراین، وی حالات نفسانی، از قبیل غم، شادی، خشم، ترس، مهر، کین، دلسوزی و... را نتیجه تعامل نفس و بدن و ترکیب جوهری این دو می داند.(3) از نظر وی، هیچ حالتی را نمی توان صرفاً به یکی از آن دو منتسب دانست و نمی شود گفت که این احوال اوّلاً و بالذات به نفس منتسب است و ثانیاً و بالعرض به بدن، بلکه همه احوال بالاصاله به نفس و بدن انتساب دارد؛ مثلاً نمی توان گفت که خشم حالتی است برای حمله و انتقام که صرفاً در نفس پدید می آید، بلکه باید به حالت بدنی مقارن با آن، مانند تغییر انقباضی قلب و بالا رفتن حرارت بدن و امثال آن نیز


1- . مراد از قبلیّت، قبلیّت رتبی است، نه زمانی.
2- . ر.ک: ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغه، ج3، ص291.
3- . ر.ک: ارسطو، درباره نفس، ترجمه علیمراد داودی، ص8 و 9.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه