مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 191

صفحه 191

ابن سینا در نجات، از قضیه شخصیه به «قضیه مخصوصه» نام می برد. همچنین در شفا و اشارات، همین نام را برای چنین قضایایی انتخاب می کند،(1) ولی در کتاب نجات تصریح می کند که قضیه مخصوصه به نام شخصیه نامیده نمی شود؛(2) در حالی که مألوف در کتب منطقی، نامیدن چنین قضیه ای به نام قضیه شخصیه است.

سهروردی چنین قضیه ای را، «قضیه شاخصه» می نامد و می گوید: «فالقضیی التی موضوعها شاخص، نُسمّیها «شاخصی»، کقولک زید کاتب».(3)

قضیه به اعتبار کمیت و کیفیت

قضیه از حیث اعتبار کمیت و کیفیت، به چهار قسم تقسیم می گردد؛ زیرا یا جزئی است یا کلّی. در هر صورت، حکم به اثبات یا نفی محمول از موضوع می شود. این تقسیم به «محصورات اربعه» معروف است. ارسطو چنین تقسیمی را در کتاب منطق ارائه کرده، می گوید: بعضی از معانی جزئی و بعضی کلّی است؛ مثل «انسان» که کلّی و «زید»(4) که از جزئیات به شمار می رود؛ بنابراین، وقتی به وجود چیزی یا نفی آن حکم می کنیم. این حکم، به ناچار یا برای معنای کلّی است یا برای معنای جزئی.(5) عین عبارت ارسطو چنین است:

و لما کانت المعانی بعضها کلیّاً و بعضها جزئیاً، أعنی بقولی «کلّیّاً» ما من شأنه أن یحمل علی أکثر من واحد، و أعنی بقولی «جزئیاً» ما لیس ذلک من شأنه، و مثال ذلک أنّ قولنا «إنسان» من المعانی الکلیّی، و قولی «زید» من الجزئیات، فواجب ضروری متی حکمنا بوجود أو غیر وجود أن یکون ذلک أحیاناً لمعنی من المعانی الکلّیّی، و أحیاناً لمعنی من المعانی الجزئیی.(6)

علّت نامیده شدن این قضایا به محصورات این است که کمیتشان با سور معلوم می گردد؛ مثل کل و بعض. منظور از کل در قضایای کلیّه، افراد من حیث المجموع نیست،


1- . ابن سینا، الشفاء: المنطق، کتاب العباره، ج1، ص45؛ همو، الاشارات و التنبیهات، تحقیق سلیمان دنیا، ج1، ص229.
2- . همو، النجای، ص13.
3- . یحیی شهاب الدین سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تصحیح و مقدمه هانری کربن، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اسلامی، 1373، ج2، ص24.
4- . مثال جزئیات در نص ارسطو، «کالباس» است.
5- . ارسطو، منطق ارسطو، تحقیق عبدالرحمان بدوی، ج1، ص105.
6- . همان.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه