مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 238

صفحه 238

بعینه حکم أو مستلزم للحکم بمعنی آخر، و التصوّر الثانی یسمّی باسم «التصدیق» و الأوّل لایسمّی باسم غیر «التصوّر».(1)

و در جای دیگر می گوید: «تصدیق به یک اعتبار، تصوّری است عین حکم و به اعتبار دیگر، تصوّری است ملزوم حکم»؛ آنجا که می گوید:

التصوّر الذی لاینفکّ عن الحکم، بل یستلزمه و هذا هو التصدیق المقابل للتصوّر القسیم له، من حیث هو تصوّر لا بشرط أن یکون حکماً أو معه حکم و هو لأنّه نفس الحکم باعتبار و ملزوم له باعتبار یکون مستفاداً من الحجّی إذا کان کسبیّاً.(2)

حال، باید دید که چه تفسیرهایی برای کلام وی در این باره ارائه شده است؟ آیا تفسیرهای مطرح از کلام او، بیانگر نظریه وی در این مسئله است یا نه؟

تفسیرهایی از دیدگاه صدرالمتألهین درباره تصدیق

براساس استقصا تاکنون سه تفسیر از دیدگاه ملاصدرا در باب تصدیق ذکر شده است.

1. اگر تصوّرات ثلاثه (موضوع، محمول و نسبت) حکم را در پی داشته باشد، ناگریز باید با حجّت و برهان اثبات شود. به همین اعتبار که این تصوّرات با حجّت و برهان به دست می آید، عین تصدیق به شمار می آید، اما با قطع نظر از دلیل اثباتش، تصوّری است مستلزم حکم.

2. تصدیق، در واقع، یک واحد بسیط حقیقی است، ولی هر واحد بسیطی را هر اندازه هم که بساطت و وحدت کامل داشته باشد، می توانیم در تحلیل عقلانی به ما به الامتیاز و ما به الاشتراک تحلیل کنیم، سپس این اجزای تحلیلی را همچون جنس و فصلِ مرکبات، لازم و ملزوم یکدیگر قرار دهیم؛ بنابراین، «لزوم» در اینجا به معنای تأثیر علیّت نیست، بلکه به معنای نوعی استنتاج و انتزاع است که آن را لزوم ذهنی یا عقلی گویند.(3)

3. هرچند تعریف تصوّر و تصدیق به اعتبار مفهوم آن دو است، اما بیان مفهوم در تعریف آنها گاهی به وجود ناظر است و گاهی نه. در صورتی که به وجود ناظر باشد، علم به دو تصوّر، تصوّری که لا به شرط از حکم و عدم حکم است و تصوّری که به عینه حکم است،


1- . همان، ص56.
2- . همان، ص60 .
3- . مهدی حائری یزدی، آگاهی و گواهی «ترجمه رساله تصوّر و تصدیق ملاصدرا»، چاپ دوم، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1367، فصل اوّل، تعلیقه شماره 21، ص32.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه