مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 39

صفحه 39

1. معرفت، ادراک حسّی نیست

افلاطون با این مطلب، نظر سوفسطاییان، به ویژه پروتاگوراس را ابطال می کند. پروتاگوراس معتقد بود معرفت با ادراک حسّی مساوی است. بیان او از زبان افلاطون چنین است:

آدمی مقیاس همه چیز است؛ مقیاس هستی آنچه هست و چگونه است، مقیاس نیستی آنچه نیست و چگونه نیست. مقصود این است که هر چیز برای من چنان است که بر من نمودار می شود و برای تو چنان است که بر تو نمودار می گردد؛ زیرا من و تو هر دو آدمی هستیم.(1)

افلاطون دیدگاه پروتاگوراس را در رساله تئتتوس به تفصیل مورد بحث قرار داده و با بیانهای مختلف، آن را ابطال کرده است. بیان او به طور کلّی، دو گونه بیان می شود؛ در برخی موارد، تساوی معرفت را با ادراک حسّی مردود دانسته است و در برخی دیگر، اثبات کرده است که ادراک حسّی نه تنها با معرفت مساوی نیست، بلکه اساساً ادراک حسّی معرفت نیست.

به نمونه های هر یک اشاره می شود:

الف) معرفت ممکن نیست با ادراک حسّی مساوی باشد؛ زیرا لازمه انحصار معرفت در ادراک حسّی، معرفت نبودن یادآوریِ امرِ محسوس است؛ برای مثال، اگر کسی چهره طرف را دید، سپس چند لحظه، چشم خود را بسته، چهره او را در ذهن خود مجسّم کرد، باید نسبت به چهره یادشده، «شناخت» نداشته باشد؛ چون مسلّم است که در این زمان، ادراک حسّی -که تفاعل حس با تعلّق است- وجود ندارد، پس باید در طی مدّت یادشده، معرفت محقّق نباشد؛ در حالی که بی گمان، معرفت در اینجا محقّق است.

افلاطون این دلیل را در تئتتوس از زبان سقراط به تفصیل بیان می کند. در ابتدا از تئتتوس جوان، دانشجوی ریاضی، اعتراف می گیرد که به «یادآوردن»، دانستن است. سپس در بیان نتیجه انحصار معرفت به ادراک حسّی می گوید:

پس نتیجه این است که کسی که چیزی را شناخته است، چون آن را به یاد بیاورد، نمی تواند بشناسد؛ چون آن را نمی بیند و حال آنکه گفتیم چنین چیزی ممکن نیست و هیچ کسی نمی تواند چنین سخنی بگوید.(2)

ب) اگر معرفت با ادراک حسّی مساوی باشد، باید امور غیر محسوس شناختنی نباشد؛ در


1- . همان، ج3، ص1377.
2- . همان، ج3، ص1396.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه