مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 64

صفحه 64

امور مادّی نیاز دارد و از اوصاف مختصّ به آنها بوده است، ولی در عالم مُثُل و عالم مجرّدات، از مادّه، بی نیاز و از امور مادّی مستقل است.

نکته

با قطع نظر از اشکالات مزبور، این پرسش جدّی مطرح است که آیا افلاطون تنها امور طبیعی را دارای «مُثُل» و «ایده» می داند یا مصنوعاتی که به دست انسان ساخته می شود، نیز دارای مُثُل است؟

از برخی سخنان وی برداشت می شود که وی افزون بر امور طبیعی، مصنوعات انسان را نیز دارای «مُثُل» می داند. او در رساله جمهوری، کتاب هفتم، به ایده مصنوعات از جمله «تخت» اشاره می کند و می گوید:

درباره صنعتگری که پیشه اش ساختن تخت است، چه می گویی؟ اندکی پیش گفتی که او «ایده» تخت را که به عقیده ما تخت حقیقی است، نمی سازد، بلکه کار او، ساختن این تخت معیّن است.(1)

و در جای دیگر نیز می گوید:

سه نوع تخت است: یکی، اصلی و ایده آل که آن را خدا ساخته است؛ دوم، تختی که صنعتگر می سازد و سوم، تختی که نقّاش می سازد.(2)

وی در رساله کراتیلوس نیز از «ایده» دستگاه بافندگی سخن می گوید.(3)

کارل بورمان(4) می گوید:

از سخن ارسطو چنین برمی آید که افلاطون برای مصنوعات، معتقد به وجود «ایده» شده است؛ زیرا او در یکجا می گوید: «افلاطون حق داشت که برای اشیای طبیعی، به وجود «ایده» قائل شود، البته به شرط اینکه اصلاً وجود «ایده» پذیرفتنی باشد».(5) این حرف، بدین معناست که مصنوعات، دارای «ایده» نیستند.

در جای دیگر می گوید: «چیزهای دیگری به وجود می آیند که دارای مثل نیستند؛ مثل


1- . افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، ج2، ص1251.
2- . همان، ص1252.
3- . همان، ص742.
4- . Karl Bormann.
5- . ارسطو، متافیزیک (مابعدالطبیعه)، ترجمه شرف الدین خراسانی، تهران، حکمت، 1377، ص390.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه