مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 81

صفحه 81

براساس این، محور بحث از هستی شناسی به معرفت شناسی تغییر جهت داد و سبب شد تا باب جدیدی در حوزه معرفت بشر گشوده شود و دانشی به نام «معرفت شناسی» پی ریزی گردد؛ هرچند از پیدایش معرفت شناسی به عنوان یک رشته علمی بیش از یک سده نمی گذرد، با وجود این، چنان گسترش یافته است که مکاتب زیادی در این حوزه پدید آمده است. از این رو، در این نوشتار، دیدگاه رواقیان در باب معرفت شناسی بررسی می شود. نخست به پیشینه تاریخی و فلسفی این مکتب اشاره می گردد.

عصر یونانی مآبی

با ظهور اسکندر و گسترش فتوحات او و جانشینانش، دیگر از آزادی و استقلال دولت شهرهای یونانی، جز اسم و لفظی باقی نماند. مرزهای میان دولت شهرها برچیده شد و تفکّر امپراتوری اسکندر، جایگزین تفکّر دولت شهر ارسطو و افلاطون شد. واحدهای کوچک سیاسی به گنجینه تاریخ سپرده شد و فرهنگ یونانی انتشار یافت و مورد اشتراک همه ممالک دریای مدیترانه گردید. این فرهنگ، از زمان مرگ اسکندر تا غلبه رومیان، اندک اندک از مصر و سوریه تا روم و اسپانیا، از محافل روشنفکران یهود تا مجامع اشراف روم غالب گردید(1) و سبب شد تا با گسترش فتوحات فرهنگ یونانی، تحت تأثیر فرهنگهای دیگر، خصوصاً جوامع شرقی، قرار گیرد.

در چنین شرایطی، فرهنگ یونانی اصالت خود را از دست داد و به تمدّن یونانی مآبی مبدّل شد؛ از این رو، پس از مرگ فاتح بزرگ در سال 323 ق.م. باید از تمدّن یونانی مآبی، بیشتر سخن بگوییم تا از تمدّن یونان باستان.(2)

این دوران، یعنی فاصله میان مرگ اسکندر (323 ق.م.) تا آغاز قرون وسطی در قرن چهاردهم میلادی را «دوران هلینیزم» یا «یونانیگری» یا «یونانی مآبی» نامیده اند. در این دوران، پریشانی اوضاع سیاسی دولت شهرهای یونان، انحطاط اجتماعی و اقتصادی را در پی داشت؛ حالت یأس، ناامیدی و بی دفاعی در برابر نیروهای سیاسی و اجتماعی تازه با خوش بینی عصر افلاطون جابه جا شد؛ چیزی به نام امنیّت و ایمنی وجود نداشت و در نظام


1- . امیل بریه، تاریخ فلسفه، ترجمه علیمراد داودی، ج 2، ص31.
2- . فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه: یونان و روم، ترجمه سیدجلال الدین مجتبوی، ج1، ص435.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه