مجموعه مقالات معرفت شناسی صفحه 94

صفحه 94

مراتب معرفت

با اینکه از نظر رواقیان، شناخت و معرفت، تزلزل ناپذیر است، برای وصول به علم، مراحل چهارگانه ای را ترسیم کرده اند. این مراحل از «تصوّر» (صورت خیالی) آغاز می شود و به «علم» پایان می پذیرد. آنان تلاشی را که روح برای درک اشیا به کار می برد، با کوششی که دست برای گرفتن، دست باز، دست نیمه بسته، و دست بسته و فشرده شده با دست دیگر انجام می دهد، مقایسه می کردند و می گفتند: فقط در حالت اخیر است که عمل گرفتن به طور کامل انجام گرفته است. این مثال، از سوی زنون، بنیانگذار فلسفه رواقی، ذکر شده و در آن، مراحل رسیدن به «یقین» گنجانده شده است:

زنون دست گشوده خود را با انگشتان کشیده نشان می داد و می گفت: «تصوّر، چنین است».

پس انگشتان را اندکی خم می کرد و می گفت: «ایقاع نسبت، چنین است».

پس مشت فروبسته خود را نشان می داد و می گفت: «ادراک، چنین است».

سرانجام، مشت دست خود را که بسته بود، در دست چپ می فشرد و می گفت: «علم که جز به حکیم تعلّق ندارد، چنین است».(1)

چنان چه مکانیسم معرفت در فلسفه رواقی را بررسی کنیم، مطابقت آن با این مثال زنون مشهود است؛ بدین صورت که معرفت از صورت خیالی یا تصوّر آغاز می شود و صورت خیالی، ارتسام شیء واقعی در نفس است که در اثر برخورد و فعل و انفعال شیء مادّی و نفس حاصل می شود و این، به مثابه نخستین حکم درباره اشیایی است که به نفس عرضه می شود و همان گونه که از مثال مشهود است، در این مرحله، چیزی اخذ نمی شود.

در مرحله بعد، نفس ما طی یک فرایند کاملاً ارادی به ایقاع نسبت درباره این صورت خیالی می پردازد؛ یعنی نفس به طور ارادی به قبول یا ردّ آنها می پردازد. این مرحله، مرحله دوم معرفت است که زنون آن را به مشت بسته، اما نه چندان محکم تشبیه می کند و مقصودش تصدیقی است که در نفس برای پاسخ گویی به تأثیر خارجی پدید می آید و به اراده تعلّق دارد.

مرحله ایقاع نسبت، مقدّمه ای است که نفس را برای ادراک آماده می سازد. ایقاع نسبت


1- . امیل بریه، تاریخ فلسفه، ترجمه علیمراد داودی، ج1، ص53.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه