عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یک تن جلد 1 صفحه 90

صفحه 90

ابوجعفر می گوید: ماریه سعدیه یا عبدیه (عبد قیس) دختر سعد یا منقذ در بصره از شیعیانی بود که در تشیع سخت و استوار بود. همواره خانۀ او مجمعی بود برای شیعه که در آن گرد آمده الفت می گرفتند و حدیث بازگو می کردند، سخن می شنودند و می سرودند. به پسر زیاد در کوفه خبر رسید که حسین علیه السلام آهنگ عراق دارد و اهالی عراق با او مکاتبه دارند.

به کارگزار خود در بصره فرمان داد که دیده بانان بگمارد و راه را به راینده و رونده بگیرد. پس ابن ثبیط عبدی تصمیم گرفت که به قصد حسین علیه السلام از بصره بیرون بیاید. ده پسر داشت و آنها را دعوت کرد که همراه او شوند و فرمود: آیا کدام از شما با من پیشاپیش بیرون خواهید آمد؟ دو نفر از آنها (عبدالله و عبیدالله) دعوت او را پذیرفتند، پس با یاران و همگنان خود که با او در خانه آن زن بودند. گفت: من عزم جزم کرده ام و خواهم رفت، از شما که با من خواهد آمد؟ آنان گفتند: ما از اصحاب پسر زیاد هراس داریم. این مرد بزرگ به آنان فرمود:(1) اما


1- (1) فقال: انّی و الله ان لَوْ قد استَوَت اخْفافُها بالْجَدَد لهانَ عَلیَّ طلبُ مَنْ طلبنی الجدد صلب الارض و فی المثل من سَلَکَ الجَدَد امِنَ العِثار. «اعیان الشیعه: 305/10؛ ابصار العین فی انصار الحسین: 190»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه