عنصر شجاعت یا هفتاد و دو تن و یک تن جلد 1 صفحه 92

صفحه 92

بطحاء گویند. اصلا مکه دو قسمت است بطحا و شعبها)

وی پس از استراحت در بنۀ خویش آهنگ دیدار امام علیه السلام کرد. به قصد حضرت او بیرون آمده به کوی حسین علیه السلام روان شد. از طرف دیگر امام علیه السلام هم از آمدن او خبر یافته بود و به جستجوی او رفته تا در بنه و آسایشگاه او وارد شده و آنجا به انتظار او نزول اجلال کرده، به عرض او رسانده شده که وی به سوی منزل شما رفته، امام علیه السلام در بنه او نشسته بود. (زهی مهر و یگانگی، زهی بزرگی و بزرگواری) باری ابن ثبیط عبدی به منزل حضرت که رسید و شنید که آن حضرت به سراغ او بیرون رفته است، به منزل خود بازگشت و خطّ سیر امام علیه السلام را گرفت تا وقتی که رسیده دید که امام علیه السلام در منزل اوست. گفت:

(بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا)1

خواندن این آیه بدان ماند که به خود بگوید: من و این دولت؟

باور از بخت ندارم که تو مهمان منی

خیمۀ سلطنت آنگاه سرای درویش

انَّ بیتاً انْت ساکنه غَیرَ محتاج الی السُّرج

وَجْهُکَ المأمُول حُجَّتُنا یوم یاتی النّاسُ بالحُجَج(1)

ترجمه آیه به فارسی چنین است: به فضل خدا و از رحمت اوست یعنی نه از استحقاق می باید به این گونه فضل رحمت خشنود بود. خلاصه آنکه این نه از بخت ماست، بلکه فقط


1- (2) معجم البلدان: 322/3.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه