چرا مرا آفریدند؟! صفحه 91

صفحه 91

که از درخت نهی شده خورد و در نتیجه او را با من از بهشت بیرون راند. در حالی که اگر مانع ورود من به بهشت می شد آدم از شر من در امان بود و جاودانه در بهشت می ماند؟

پاسخ: این سؤال در واقع چیزی جز همان سؤال اول او نیست که دوباره بدین صورت طرح و تکرار شده است، و خلاصه جواب هم این که: خداوند تعالی اختیار را نه از شیطان و نه از آدم نگرفته و راه کمال را بر ایشان نبسته است، لذا در همین مورد آدم علیه السلام که اهل مجادله و تکبر نیست عمل خود را به خداوند نسبت نمی دهد لذا از خداوند می خواهد که او را بخشیده مورد رحمت و آمرزش خود قرار دهد چنانکه می گوید:

«ربنا ظلمنا أنفسنا وإن لم تغفر لنا وترحمنا لنکونن من الخاسرین».(1)

بار پروردگارا، ما به خویشتن ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشایی و بر ما رحمت روا نداری سخت زیان کار خواهیم بود.

ولی شیطان بر گمراهی و ضلالت خویش اصرار می ورزد و نه تنها توبه نمی کند بلکه گناه خویش را به خداوند نسبت می دهد!

از حضرت عیسی علی نبینا وآله وعلیه السلام نقل شده است:

من بر هلاکت و تیره روزی شیطان ترحم کردم و نیز بر حال انسان هایی که او ایشان را می فریبد تأسف خوردم. خداوند پرسید: چه حاجتی داری؟ عرض کردم: خداوندا، تو سبب هلاکت شیطان، و نیز فریب ها و کژی های او را می دانی، پس بر او رحم فرمای. خداوند فرمود: من از او درمی گذرم، فقط او را وادار کن که بگوید: پروردگارا،هر آینه من خطا کردم، پس به من رحم کن.

پس خوشحال شدم و یقین داشتم که این صلح را به جای خواهم آورد، لذا شیطان را خواندم، آمد و گفت: چه کاری من باید برای تو انجام دهم؟ گفتم: برای خود خواهی کرد، چه این که من دوست ندارم تو به من خدمتی نمایی. من تو را فقط برای چیزی که صلاح خودت در آن است فرا خوانده ام. شیطان گفت: اگر تو خدمت مرا نمی خواهی، من هم خدمت تو را دوست ندارم زیرا من از تو شریف ترم و تو لایق نیستی که به من خوبی کنی، تو گِلی و من روحم!

گفتم: این سخنان را واگذاریم و بگوی آیا بهتر نیست که به حال و جمال اول خود بازگردی؟ تو خود می دانی که به زودی فرشته میخائیل تو را در روز بازخواست به شمشیر خدای، صد هزار ضربت می زند، و از هر ضربتی عذاب ده دوزخ می بینی! شیطان گفت: باشد در آن روز خواهیم دید که لشکر کدام یک از ما بیش تر است، چه این که در آن روز مرا یاران بسیاری از فرشتگان و بت پرستان نیرومند خواهد بود که خدای را مضطرب سازند! و به زودی خدا خواهد دانست که چه اشتباه بزرگی مرتکب شد که مرا به خاطر گِل ناپاکی مطرود ساخت!

گفتم: ای شیطان، عقل تو ضعیف است و نمی فهمی که چه می گویی! پس مسخره کنان سر خود را جنبانید و گفت: حالا بیا و این مصالحه را بین من و خدای تمام کن! اینک چه کاری باید انجام دهم؟ چرا که تو دارای دانش درست می باشی. گفتم: لازم است فقط دو کلمه را به زبان آوری. گفت: آن دو کلمه چیست؟! گفتم: این که بگویی: گناه کردم، پس بر من ترحم کن. شیطان گفت: من البته با خوشی و خرسندی این مصالحه را می پذیرم، اما اگر همین دو کلمه را خدا به من بگوید!!

پس گفتم: باز شو از من ای رانده شده، زیرا که تویی گناهکار پدید آورنده هر ستم و گناه، و خداوند است دادگر منزه از گناهان.

6 . چرا مرا بر فرزندان آدم مسلط کردند؟!

سؤال ششم:


1- . اعراف، 23.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه