تاملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود صفحه 234

صفحه 234

وجود پس از عدمِ انسان را دلیل بر حدوث جمیع اجزاء عالم قرار می دهد در این برهان ، مقدمه ای محذوف است که به جهت وضوح بیان نشده است .

توضیح : هنگامی که ما نفس خود را موجود پس از عدم می یابیم ، عقل حکم می کند که جمیع اجزاء عالم اینچنین می باشد زیرا انسان با سایر اجزاء عالم در بسیاری از صفات و خصوصیات مشترک است مانند ترکّب ، تغیّر ، زیادی صفات بر ذات ، فقر و نیاز ...

از جانبی روشن است که « حکم الأمثال فیما یجوز وفیما لا یجوز واحد » پس به حکم استدلال مذکور در روایت جمیع اجزاء عالم ، موجود پس از عدم می باشند .

7 _ روایات مورد استناد فلاسفه برای قدم زمانی

بعضی از روایات را فلاسفه ، دلیل برای قدم زمانی عالم قرارداده اند مانند « یا قدیم الاحسان »(1) « یا قدیم الفضل »(2) « یا دائم الفضل علی البریّه » .(3)

جواب اولاً : فقرات مذکور ظهور در قدم زمانی و حدوث ذاتی عالم ندارد زیرا احتمال دارد مراد از قدیم الاحسان ، قدمتِ احسان حق تعالی پس از آفرینش عالم باشد خصوصا در فقره سوم که می فرماید « دائم الفضل علی البریه » یعنی پس از آفرینش بریّه ، فضل و کرمش بر آنان دائمی بوده و هست .

به عبارت دیگر : از آغاز آفرینش عالم میلیاردها سال گذشته است و در این سالیان متمادی پیوسته بر مخلوقاتش فضل و احسان نموده ، پس با حدوث حقیقی عالم نیز عنوان قدیم الاحسان بر حق تعالی صادق است و با احتمال معنای مذکور ، ظهوری برای این روایات در قدم زمانی عالم باقی نمی ماند .

ثانیاً : بر فرض ظهور روایات مذکور در قدم زمانی ، می گوئیم در علم اصول ثابت شده که هرگاه ظهور با نصّ تعارض نماید ، نصّ مقدم است و در گذشته روایات


1- البحار : 95 ، 297 .
2- همان : 91 ، 388 .
3- مصباح الکفعمی : 647 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه