تاملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود صفحه 414

صفحه 414

فانی در ذاتی گردد که نقص و قصور و عدم در او راه ندارد ؟ آیا این ادّعا ، غیر از اجتماع نقیضین امر دیگری می باشد ؟

و اگر بگوئید عجز و نقص و حدود و تعیّنات از بین می رود آنگاه فانی در ذات حقّ تعالی می شود می گوئیم اوصاف مذکور در حقیقتِ ممکنات قرارگرفته هرگاه منتفی گردد حقیقتِ ممکن ، مضمحلّ و منعدم می گردد و سالبه بانتفاء موضوع می شود ، دیگر موضوعی نیست تا بگوئیم فانی گشته است(1) .

در حالی که اقطاب صوفیه بعد از ادّعای وصول به مقام فناء در ذات ، دارای خواص امکانی وجهات بشری مانند سایر انسانها می باشند ، خلاصه آنکه بعد از وصول سالک به مقام فناء در ذات یا عین عبد و خواصّ امکانی او باقی است یا باقی نیست و مستهلک می شود در صورت اوّل فناء عبد در ذات حقّ موجب تکثّر و ترکّب ذات حق تعالی می شود و در صورت دوّم مخالف بداهت است زیرا به وضوح مشاهده می کنیم آنان بعد از رسیدن به مقام فنا دارای جهات بشری و خواصّ امکانی می باشند .(2)

هفتم : رقص و سماع

صوفی برای رسیدن به مقام فناء باید به حال وجد در آید و از خود فارغ گردد . یکی از راههای آن رقص و سماع است که او را از خود بیخود می نماید .


1- قاعده تباین که مدلّل به براهین عقلی و نقل بود گذشت این قاعده نیز دلالت بر استحاله فناء بشر در ذات حق تعالی می کند .
2- علامه طباطبائی می گوید : « فناء در ذات خدا ملازم با از بین رفتن عین ثابت نیست ، بلکه به هیچ وجه من الوجوه عین ثابت از بین نمی رود ، و زیدیّت زید و عمریّت عمر ، نیست و خراب نمی گردد و هویّت باطل نمی شود » . مهر تابان : 243 . بعضی از معاصران این تفسیر از فناء در ذات را مورد اشکال قرار می دهد و می گوید : « اگر عین ثابت باقی بماند فنا صدق نکرده است و اصولاً عین ثابت نداریم ، وجودی بود از ماهیّت انسانی حرکت کرد و به فنا رسید ، و الآن غیر از فنا در ذات حقّ هیچ نیست و ماهیّت هم جز مفهومی بیش نیست ، و بین ماهیت و وجود مرحله ای بنام ثبوت و عین و اثر نداریم ، اگر عین ثابت در ذات باشد ، ذات مثارِ کثرت و ورود اغیار می گردد سبحانه وتعالی » . همان :271 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه