- پیش گفتار 1
- در پایان ذکر چند نکته ضروری می نماید: 1
- آیا عقل به تنهایی هدایتگر است؟ 5
- تعریف اصطلاحی «نبی» 6
- آیا بر وجود حجت الهی، برهان عقلی داریم؟ 10
- اثبات وجود نبی به وسیله دین، دَوْر است 11
- آیا چون و چرا در امر هدایت، دخالت در امور پروردگار نیست؟ 12
- لغزش ها، ناشی از خطای عاقل است، نه عقل 15
- آسیب شناسی عقل 18
- معنای «ترک اولی» 20
- محدود بودن گستره عقل 21
- اذعان ابن سینا، ملاصدرا، کانت و اینشتین به محدودیت عقل 21
- بعید بودن دستیابی به همه حقایق، تنها به مدد عقل 23
- مهندسِ کارآمد بت پرست 25
- برای حلّ مشکلات تشخیص نماینده الهی و ادعاهای مهدویت، چه باید کرد؟ 26
- معرفت فطری 26
- شبهه عقل داشتن حیوانات و لزوم فرستادن پیامبر برای آن ها 32
- برخی ویژگی های هوشی حیوانات 33
- کمال حیوانات به چیست؟ 38
- حجت الهی، عامل رفع نگرانی 39
- شبهه: انسان سازی را معلّمی عقل گرا نیز می تواند انجام دهد 40
- سیره تربیت یافتگان امام حسین(علیه السلام) در کربلا 40
- علّت وفات ابن سینا 42
- تفاوت دستاورد فلاسفه و پیامبران از زبان استاد مطهری 42
- پیشنهاد بهمنیار به ابن سینا درباره ادعای نبوت 44
- پیامبران، عامل تحولاتی بنیادین در تاریخ 45
- عوامل تغییرات تاریخی از دیدگاه هگل، مارکس، فروید، آدلر، نیچه و بیکن 46
- سیره پیامبران، پوچی دیدگاه های مادی را نمایان می سازد 47
- آسیب شناسی قوانین بشری 49
- شبهه: عقل، علم و تجربه برای وضع قانونی مناسب بسنده است 49
- نمونه ای از قوانین الهی 50
- مناظره هشام بن حکم و عمرو بن عبید درباره ضرورت وجود حجت الهی 51
- جبری عادلانه در اجرای قوانین الهی 56
- افراط و تفریط در قوانین بشری 57
- آیا خداوند نسبت به کسانی که پیام الهی به آن ها نرسیده، ترک اولی نموده است؟ 57
- «قاعده لطف» 60
- هدفمند نبودن آفرینش، نسبت دادن کار پوچ و بیهوده به آفریدگار است 62
- آفرینش، تنها به سود آفریده هاست 63
- محال بودن خلقت ازلی 64
- شبهه: اگر هدف خلقت متعدّد شود، قاعده لطف زیر سؤال می رود 65
- بررسی حدیث مشهور «کنز مخفی» 65
- اهداف آفرینش انسان و برگشت آن به یک هدف 66
- دستیابیِ نسبی به هدف آفرینش، با کمک عقل 67
- عبادت صحیح وکامل تنها به واسطه نمایندگان الهی 70
- بدیهی بودن حسن و قبح عقلی و اختلاف در پذیرش آن 76
- با تصور حسن و قبح، می توان به ذاتی بودن آن پی برد 79
- استدلال ابن سینا بر ضرورت نبوت 80
- انتقاد فخر رازی به ابن سینا 83
- اگر فرستادن نبی تکامل آور است، چرا این تکامل میان مسلمانان وجود ندارد؟ 86
- قرآن کریم پدر را عامل تعیین جنسیت معرفی می کند 90
- حدیثی از امام صادق(علیه السلام) درباره مولکول DNA 92
- خاطره فرهادمیرزا قاجار درباره حکمتی از نهج البلاغه 94
- تفاوت در تعریف پیشرفت در جوامع دینی و غیر دینی 97
- برخی از مهمترین عوامل عقب افتادگی مسلمانان 98
- لطف بودن حجت الهی، وابسته به سه امر است 101
- شبهه: غیبت نماینده الهی، قاعده لطف را زیر سؤال می برد 101
- بیان علامه مجلسی درباره وجوه مختلف تشبیه امام غایب به خورشید پشت ابر 107
- تفاوت شریعت پیامبران 111
- اهداف و شئون پیامبران 114
- سیر اجتهادی شیعه و سنی 115
- آیا پیش از ولادت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ، نماینده الهی در زمین نبوده است؟ 123
- نقد نظریه جامعه شناسان درباره تقدّم دوران شرک بر توحید 128
- آیا پیامبران همگی در خاورمیانه بوده اند؟ 129
- شمار پیامبران الهی و نام پیامبران مذکور در قرآن 130
- دو روایت که در آن نام های پیامبران و جانشینان آنان به تفصیل بیان شده است 135
- اشاره 150
- 1) ابواسحاق نوبختی [310ق]: 151
- الف) تعاریف علمای شیعه رحمه الله علیه: 151
- 2) شیخ مفید [413ق]: 151
- 3) سید (شریف) مرتضی [436ق]: 152
- اشاره 154
- 4) شیخ طوسی [460ق]: 154
- 5) خواجه نصیرالدین طوسی [672ق]: 156
- 6) محقق حلّی [676ق]: 157
- 8) علامه حلّی [726ق]: 160
- 10) فاضل مقداد [826ق]: 163
- 12) علامه مجلسی [1110ق]: 166
- 1) قاضی عبدالجبار معتزلی [415ق]: 172
- جابر بن حیان از اصحاب و شاگردان امام صادق(علیه السلام) 174
- معرفی جابر بن حیان 174
- سخن جابر بن حیان درباره امام صادق(علیه السلام) 175
- آثار جابر بن حیان 175
- آثار جابر بن حیان 177
- دستاوردهای علمی جابر بن حیان 182
- معرفی آثار برخی از دانشمندان غربی درباره جابر بن حیان 186
- ترجمه کتب جابر بن حیان در غرب 190
- توصیفات علمای اسلام و غرب درباره جابر بن حیان 192
- اشاره 196
- آثار و دستاوردهای خواجه نصیر در علم نجوم 201
- آثار و دستاوردهای خواجه نصیر در معدن شناسی 204
- آثار خواجه نصیر در علم طب 205
- اشاره 207
- هذا الکتاب 257
- Description of the Book 259
ب) تعاریف علمای سنّی:
1) قاضی عبدالجبار معتزلی [415ق]:
«لطف چیزی است که انسان با وجود آن، واجب را انتخاب و از بد پرهیز می کند یا به انتخاب واجب و پرهیز از بد نزدیک تر می شود... چیزی که این وضعیت را دارد یا کار خداست یا کار غیر اوست، و اگر کار غیر خداست یا کار خودمان است یا کار غیر ما.
اگر کار خودمان است و در حق خودمان لطف محسوب می گردد، در صورتی که باعث دوری از زیان می شود، انجامش بر ما واجب است و با قید مذکور- در صورتی که باعث دوری از زیان می شود- مستحبات را استثناء می کنیم؛ زیرا در مستحبات، واجب نیست کاری را که نسبت به خودمان لطف به شمار می آید، انجام دهیم، چون چیزی که ترک خودش باعث زیان نمی شود ترک لطفی که تابع آن است، به طریق اولی باعث زیان نخواهد شد.
اگر لطف کار غیر ماست، یا از وضعش مشخص است که لطف می کند که در این حالت از طرف خدا نیکوست که به ما تکلیفی کند که این کار، لطفی برای ما در آن تکلیف است، زیرا تکلیف به کاری که شخص سوم نسبت به آن تکلیف
در حق ما لطف می کند، نیکو و بجاست؛ و اگر از وضعش مشخص است که این لطف را انجام نمی دهد، تکلیف به آن نیکو نیست و ناپسند می باشد».(1)
1- . «اِنَّ اللُّطْفَ هُوَ کُلُّ مَا یَخْتَارُ عِنْدَهُ الْمَرْءُ الْوَاجِبَ وَ یَتَجَنَّبُ الْقَبِیحَ، أَوْ مَا یَکُونُ عِنْدَهُ أَقْرَبَ إِمَّا إِلَی اخْتِیَارِ الْواجِبِ أَوْ إِلَی تَرْکِ الْقَبِیحِ... ثُمَّ إِنَّ مَا هَذَا حَالُهُ لَا یَخْلُو، إِمَّا أَنْ یَکُونَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ تَعَالَی، أَوْ مِنْ فِعْلِ غَیْرِ اللَّهِ. وَ إِذَا کَانَ مِنْ فِعْلِ غَیْرِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ، فَإِمَّا أَنْ یَکُونَ مِنْ فِعْلِنَا، أَوْ مِنْ فِعْلِ غَیْرِنَا. فَإِنْ کَانَ مِنْ فِعْلِنَا وَ کَانَ لُطْفًا لَنَا یَجِبُ عَلَیْنَا فِعْلُهُ إِذَا جَرَی مَجْرَی التَّحَرُّزِ مِنَ الضَّرَرِ، وَ قَوْلُنَا إِذَا جَرَی مَجْرَی التَّحَرُّزِ مِنَ الضَّرَرِ احْتِرازٌ عَنِ النَّوَافِلِ، فَإِنَّهُ لَیْسَ یَجِبُ أَنْ نَفْعَلَ مَا هُوَ لُطْفٌ فِیهَا، لِأَنَّهَا إِذَا کَانَتْ لَا یَسْتَضِرُّ بِتَرْکِهَا أَصْلًا، فَلَأَنْ لَا یَسْتَضِرُّ بِتَرْکِ مَا هُوَ لُطْفٌ تَابِعٌ لَهَا أَوْلَی. فَإِذَا کَانَ مِنْ فِعْلِ غَیْرِنَا فَلَا یَخْلُو، إِمَّا أَنْ یَکُونَ الْمَعْلُومُ مِنْ حَالِهِ أَنَّهُ یَفْعَلُ ذَلِکَ الْفِعْلَ، فَإِنَّهُ یَحْسُنُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی أَنْ یُکَلِّفَنَا التَّکْلِیفَ الَّذِی یَکُونُ ذَلِکَ الْفِعْلُ لُطْفًا لَنَا فِیهِ، وَ إِنْ کَانَ الْمَعْلُومُ مِنْ حَالِهِ أَنَّهُ لَا یَفْعَلُ فَإِنَّهُ لَا یَحْسُنُ بَلْ یَقْبُحُ» (قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الأصول الخمسه، ص351).