- مقدّمه 2
- فصل اول: وحدت وجود و موجود 5
- فصل دوم: بیان برخی از سخنان ابن عربی و تابعان وی در وحدت وجود 19
- فصل سوم: مقام بت پرستی در دیدگاه عرفای صوفیه 41
- فصل چهارم: قداست شیطان در عرفان 53
- اشاره 67
- فصل پنجم: برخی دیگر از انحرافات عرفای صوفی 67
- لذت در جهنم 95
- شاهد بازی در تصوف 103
- اشاره 111
- بخش دوم: نقد کتابچه ای که به خیال نویسنده بت پرستی را علمی نموده است 111
- مقدّمه 112
- برخی از نقدهای ما 114
- دفتر اول: گوساله پرستی در بیانات ابن عربی و شارح آن 114
- اشاره 171
- بخش سوم: عرفان حقیقی و توحید در مکتب نورانی خاندان عصمت و طهارت عَلَیهِمُ السَّلام 171
- فصل اول: شاخص های عرفان اهل بیت عَلَیهِمُ السَّلام 172
- اشاره 184
- فصل دوم: خداشناسی و معارف توحیدی در مکتب نورانی خاندان عصمت و طهارت عَلَیهِمُ السَّلام 184
- 1. معرفت، صنع و موهبت الهی است و انسان بدون کمک الهی به آن راهی ندارد 187
- 2. انسان بر فطرت توحید و اسلام خلق شده است 190
- 3. خداوند به مخلوقش معرفی نمی گردد و مخلوق گزارشی از خالق نمی دهد 191
- 4. معرفت خدا خارج از دو حد تشبیه و تعطیل است 194
- 5. خداوند به حواس ظاهری و باطنی شناخته نمی شود 199
- 6. خداوند از خلقش خالی است و خلقش هم از خدا خالی هستند 204
- 7. اسماء و صفات خداوند توقیفی است 209
- 8. نهی از تکلم و تفکر در ذات خدا 211
- 9. کمالات و صفات انسان و دیگر موجودات غیر از کمالات و صفات الهی است و فقط در اسم مشترکند و در معنا مختلف 213
- اشاره 216
- 10. توحید ذاتی، صفاتی و فعلی از دیدگاه عرفان و تصوف و خاندان عصمت و طهارت عَلَیهِمُ السَّلام 216
- 1. توحید ذاتی: 217
- 2. توحید صفاتی: 217
- 3. توحید افعالی: 219
- نتیجه گیری و جمع بندی 221
- و کلام آخر: 226
- اشاره 227
- بخش چهارم: مخالفت استوانه های علمای تشیع در برابر جریان تصوف و فلسفه یونان 227
- فصل اول: رد تصوف در کلام معصومین عَلَیهِمُ السَّلام و علمای شیعه 228
- فصل دوم: سرچشمه های تصوف منتسب به اسلام 236
- فصل سوم: دیدگاه علمای بزرگ تاریخ تشیع درباره فلسفه 242
- اشاره 242
- هشام بن حکم (متوفای 199 ق) 243
- فضل بن شاذان نیشابوری (متوفای 260 ق) 244
- حسن بن موسی نوبختی (300 ق) 244
- ابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره حلبی (متوفای 585 ق) 245
- قطب الدین راوندی (متوفای 573 ق) 245
- شیخ مفید (متوفای 413 ق) 245
- علامه حلی (متوفای 726 ق) 246
- سیدبن طاووس (متوفای 664 ق) 246
- شیخ بهایی (م 1031 ق) 247
- شهید ثانی (متوفای 966 ق) 247
- ملامحسن فیض کاشانی (متوفای 1091 ق) 248
- ملامحمد طاهر قمی (متوفای 1098 ق) 249
- علامه مجلسی (متوفای 1111 ق) 250
- علامه بحرالعلوم (متوفای 1212 ق) 251
- میرزای قمی (متوفای 1231 ق) 252
- ملااحمد نراقی (متوفای 1245 ق) 253
- شیخ انصاری (متوفای 1281) 254
- صاحب جواهر (متوفای 1266 ق) 254
- آیت اللّه بروجردی (متوفای 1380 ق) 255
- علامه وحید بهبهانی 255
- علامه محمدرضا مظفر (متوفای 1388 ق) 256
- آیت اللّه سید ابوالقاسم خویی (متوفای 1413 ق) 256
- امام خمینی رحمه الله 257
- آیت اللّه صافی گلپایگانی 258
- فصل چهارم: آیا فیلسوفان یونان باستان موحد بودند؟!! 261
- معرفی نویسنده و برخی از آثار وی 281
و همانا خالق وصف نمی شود مگر به وسیله آنچه خود را به آن وصف کرده است.
تَعَالَی اللَّهُ عَمَّا یَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ.(1)
خداوند بلند مرتبه تر از این است که وصف کنندگان او را وصف کنند.
8. نهی از تکلم و تفکر در ذات خدا
از آنجا که عقل راهی به ذات الهی ندارد بنابراین سخن گفتن از آن ذات بی حد امکان پذیر نیست و اگر انبیاء عَلَیهِمُ السَّلام نیامده بودند و خداوند خودش را با اسماء و صفاتش توصیف نکرده بود ما حق هیچگونه سخنی درباره خداوند را نداشتیم، اصلاً اسماء و صفات خداست که زبان ما را باز کرده و به ما اذن می دهد که درباره او به همان گونه که خودش، خودش را توصیف کرده سخن بگوییم. اما این مهم در عرفان و تصوف رعایت نشده است. به عنوان مثال، ابن عربی که بالاترین مقام را در بین عرفا دارد، آنگونه از خدا و مقامات ذات او سخن می گوید که گویی ذات الهی را با چشم سر دیده و آن چنان با آب و تاب در آثارش از مقامات ذات الهی سخن گفته که انگار (نَعُوذُ بِاللَّه ) ذات الهی مانند مجسمه ای است که او آن را با تمام حواس خویش رؤیت نموده است. در حالی که طبق آموزه های خاندان عصمت
1- اصول کافی، ج 1، ص 269.