شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع صفحه 925

صفحه 925

از جمله فرمود امّا انّه سیظهر علیکم بعدی رجل رحب البلعوم مندحق البطن یأکل ما یجد و یطلب ما لا یجد فاقتلوه و لن تقتلوه الا و انّه سیأمرکم بسبّی و البراءه منّی فامّا السبّ فسبّونی فانّه لی زکاه و لکم نجاه و امّا البراءه فلا تتبرّؤا منّی فانّی ولدت علی الفطره و سبقت الی الایمان و الهجره (1).

ابن ابی الحدید در ص 356 جلد اول شرح نهج(چاپ مصر)و دیگران از اکابر علماء خودتان تصدیق دارند که آن لعین معاویه بن ابی سفیان بوده که وقتی غالب و امر خلافتش محکم گردید امر کرد مردم را بسب و لعن و دشنام و تبرّی جستن از آن حضرت که مدت هشتاد سال این عمل شنیع در میان مسلمانان متداول بود که آن حضرت را ظالمانه در منبر و محراب حتی در خطبه نماز جمعه سب و لعن می نمودند تا زمان


1- 1) زود باشد که غالب شود بر شما بعد از من مردی گشاده گلو و بر آمده شکم که هرچه یابد بخورد و طلب نماید هرچه را نیابد پس بکشید او را و هرگز نمی کشید او را بدانید که زود باشد آن مرد امر کند شما را بدشنام دادن بمن و بیزاری جستن از من. اما سب کردن و دشنام دادن را اجازه می دهم زیرا آن دشنام(چون زبانی است)برای من پاکیزگی و برای شما نجات است(از ضرر آن ملعون)و اما برائت و بیزاری(چون امر قلبی است) از من مجوئید زیرا که من متولد شده ام بر فطرت(توحید و اسلام)(این جمله اشاره بآنست که أبوین آن حضرت مؤمن بوده اند)و پیشی گرفته ام بایمان و هجرت با آن حضرت. مراد آن حضرت از مرد پرخوار معاویه علیه الهاویه بوده چنانچه ابن ابی الحدید در ص 335 جلد اول شرح نهج(چاپ مصر)گوید مراد معاویه پرخوار است که در تاریخ به پرخواری معروف است و کان یأکل فی الیوم سبع اکلات(چنانچه زمخشری در ربیع الابرار گفته)روزی هفت مرتبه غذا می خورد و هر مرتبه آن قدر می خورد که کنار سفره دراز می شد صدا می زد یا غلام ارفع فو اللّه ما شبعت و لکن مللت غلام بیا سفره را بردار بخدا قسم(از بس خوردم)خسته شدم ولی سیر نشدم. آن ملعون از جمله اشخاصی بود که مرض جوع الکلاب داشت(در طب قدیم بیانی دارد که در معده چنین شخصی حرارتی پیدا می شود که هرچه غذا از مری وارد معده گردد مبدل به بخار گردیده نفع و ضرر او معلوم نگردد). پرخواری او ضرب المثل اعراب گردید هر آدم پرخواری را باو مثل می زدند یکی از شعراء رفیق پرخوار خود را هجو شیرینی نموده و گفته.و صاحب لی بطنه کالهاویه-کان فی امعائه معاویه. یعنی رفیق و یار مصاحبی دارم که شکم او مثل هاویه است(هاویه اسم یکی از طبقات جهنم است چون جهنم از قبول کفار سیری ندارد چنانچه در قرآن فرماید بجهنم گفته شود هل امتلأت فتقول هل من مزید یعنی سیر شدی گوید آیا باز زیادی هست اشاره بآنکه هرگز از قبول کفار سیر نخواهم شد)مثل آنکه در امعاء و روده های او معاویه قرار گرفته.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه