میراث حوزه اصفهان جلد 7 صفحه 208

صفحه 208

و تندی مالک؟!ای مرد پیر بزرگی که مخلوط شده او را کمال پیری (1)!چگونه[ای]تو هرگاه بچسبد به استخوان های گردن تو طوق های آتشین و فرو رود به اعضای تو غل هایی که در جهنّم،دست ها را به گردن ها می بندد تا آنکه بخورد و جدا کند گوشت های بازوها را؛پس به یاد آورید خدا را،ای گروه بندگان او (2)!و حال آنکه در این دنیا شما به سلامت و در حال صحّت اید و پیش از آنید که شما بیمار شوید به الم عذاب قیامت و در گشادگی و وسعتید،پیش از تنگی قیامت؛پس سعی کنید در خلاص کردن گردن های خود از عذاب،پیش از آنکه بسته شود درهای خلاص کردن (3)و از گرو (4)درآوردن بدن ضعیف از دست مالک نیران.

[مالک جهنّم و شدّت عذاب الهی]

بیان:«اعلموا»هرچند هرکس را علم حاصل است که گوشت و پوست و استخوان، تاب آتش این زمان ندارد چه جای آتش نیران،که به مراتب اشدّ و المش احدّ است؛ نهایت چون غفلت و عدم احتراز از چیزی چند که اثرش عذاب و نکال و حاصلش عصیان و وبال است،موجب انتهاک (5)در معاصی شده،گویا علم ندارد و این مراتب را نمی داند و این فنّی است از فنون بلاغت.چنانچه می گویند کسی را که آزار پدر خود می کند که:اگر پدر تو است آزارش مکن!با وجودی که علم به پدری او دارد امّا چون به مقتضای پسری عمل نمی کند،گویا شک دارد.

«فارحموا نفوسکم»؛اشعار است به آنکه نعمت های غیر متناهیه الهی موجب عبودیّت و بندگی،و شکر منعم حقیقی واجب است.هرگاه تخلّف از این امر متحتّم می نمایید،اقلا باید رحم بر بدن ضعیف و جسم نحیف نموده،عصیان منعم و موجد حقیقی که مثمر عقوبات ابدیّه است،ننمایید.


1- (1)) -رضوی:کمال مردی.
2- (2)) -رضوی:گروه مردمان بندگان.
3- (3)) -رضوی:-گردن های خود...خلاص کردن.
4- (4)) -رضوی:کدورت.
5- (5)) -آلوده شدن(دهخدا).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه