- صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) 1
- اشاره 9
- معتزله 11
- اصول مذهب معتزله 12
- اشاعره 13
- اصول مذهب اشعری 15
- امامیه 17
- مدخل 18
- مشکل اساسی در صفات 19
- اشاره 21
- صفات خداوند از دیدگاه بزرگان معتزله 21
- واصل بن عطا و انکار صفات 21
- 1- نقد و بررسی دیدگاه واصل بن عطا 23
- 2- علل انکار صفات 24
- اشاره 25
- دیدگاه ابوالهذیل 25
- نقد و بررسی دیدگاه ابوالهذیل 27
- دیدگاه نظّام 29
- اشاره 29
- 1- فرق بین ذات و صفات از دیدگاه نظّام 29
- 2- نقد و بررسی دیدگاه نظّام 31
- دیدگاه ابوعلی جبائی 32
- اشاره 32
- دیدگاه ابوهاشم جبّائی 35
- اشاره 35
- نقد و بررسی دیدگاه ابوهاشم 37
- اشاره 39
- دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی 39
- نقد و بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی 42
- اشاره 43
- دلائل معتزله بر عدم زیادت صفات بر ذات 43
- نقد و بررسی دلائل معتزله 46
- خلاصه دیدگاه معتزله 47
- دیدگاه اشعری درباره صفات خداوند 49
- اشاره 49
- اشاره 49
- 1- دلیل اول اشعری بر زیادت 51
- اشاره 51
- 2- دلیل دوم اشعری بر زیادت 52
- اشاره 52
- نقد و بررسی دلیل دوم 53
- رابطه میان صفات و ذات 55
- اشاره 55
- اشاره 57
- 1- دیدگاه باقلانی 57
- الف) صفات ذات 58
- ب) صفات فعل 59
- ج) رابطه صفات با ذات 60
- 2- دیدگاه امام الحرمین جوینی 61
- 3- دیدگاه امام غزالی 64
- اشاره 64
- الف) صفات از دیدگاه غزالی 66
- ب) قدمت صفات خداوند. 69
- اشاره 70
- 4- دیدگاه شهرستانی 70
- صفات خدا از دیدگاه شهرستانی 72
- 5- دیدگاه فخر رازی 75
- اشاره 75
- دلایل فخر رازی بر زیادت صفات 78
- 6- دیدگاه تفتازانی 80
- اشاره 80
- شیخ صدوق 87
- اشاره 87
- اشاره 87
- 1- دیدگاه شیخ صدوق درباره صفات 88
- 3- صفات ذات و صفات فعل 91
- شیخ مفید 93
- اشاره 93
- 1- معنای صفت از دیدگاه شیخ مفید 93
- اشاره 95
- شیخ طوسی 95
- خواجه نصیر الدین طوسی 99
- 1- صفات خداوند از دیدگاه خواجه 99
- اشاره 99
- 2- صفات ثبوتیه و سلبیه 100
- اشاره 103
- اشاره 103
- ابن میثم بحرانی 103
- 1- معنا شناسی اوصاف 103
- 2- صفات از دیدگاه ابن میثم 104
- ابن میثم درباره معنای صفت می گوید: 104
- 3- تقسیم صفات از دیدگاه ابن میثم 105
- اشاره 107
- دیدگاه علامه حلی 107
- 2- صفات ذاتی خدا از دیدگاه علامه 108
- 1- معناشناسی اوصاف 108
- 3- قدرت خداوند بر افعال انسان 109
- 4- علم خداوند به معدوم 111
- دیدگاه قطب الدین رازی 112
- اشاره 112
- 1- قطب الدین و نفی تشبیه 113
- 2- صفات خدا 114
- دیدگاه فاضل مقداد سیوری 116
- اشاره 116
- 1- معنا شناسی اوصاف 116
- 2- معانی و احوال 117
- 3- اراده خداوند 119
- اشاره 122
- اشاره 123
- دیدگاه بازیلوس 124
- 1- صفات خدا 124
- 2- تثلیث 125
- 1- خداشناسی 128
- اشاره 128
- دیدگاه گرگوریوس نازیانزوسی 128
- 2- تثلیث 129
- دیدگاه گرگوریوس نیسایی 130
- دیدگاه دیونیسیوس مجعول 131
- اشاره 131
- دیدگاه اگوستین 137
- اشاره 137
- 1- صفات خدا 138
- دیدگاه بوئتیوس 142
- اشاره 142
- 1- خداشناسی 143
- 2- صفات خدا 144
- 3- علم خدا و اختیار انسان 146
- 4- مسئله شرور 147
- 5- تثلیث 149
- اشاره 150
- دیدگاه جان اسکات اوریگن 150
- 1- صفات خدا 151
- 2- اسکات و تثلیث 152
- دیدگاه توماس اکوئیناس 154
- اشاره 154
- 1- معناشناسی اوصاف 155
- اشاره 155
- ج) نظریه تمثیل 158
- 2- علم ما و خدا 160
- 3- علم خداوند 161
- 4- وحدت خداوند 162
- 5- تثلیث از دیدگاه توماس 164
- دیدگاه معتزله 166
- دیدگاه اشاعره 172
- دیدگاه امامیه 177
- مقایسه دیدگاه های معتزله، اشاعره و امامیه 181
- معتزله و امامیه 184
- دیدگاه متکلمان مسیحی 186
- صفات خداوند از دیدگاه متکلمان مسیحی 192
- تثلیث از دیدگاه متکلمان مسیحی 194
بوئتیوس سعی می کند این مشکل اساسی را حل کند و به نحو احسن به آن پاسخ دهد. او می گوید در جهانی که خدای نیکو، خیر خواه، قادر مطلق و عالم مطلق بر آن حکم می راند، چگونه می تواند بدی و شرارت وجود داشته باشد و بر آن قضاوت و داوری نشود؟(1) در حقیقت او با طرح این سؤال می خواهد در ذهن مؤمنان یک سؤال ایجاد کند که پاسخ آن را نمی دانند و یا حداقل نمی توانند بگویند که بلی، شرور وجود دارد و بر آن قضاوت و داوری نمی شود. طرح سؤال او برای ساکت کردن مؤمنان خوب است، ولی از نظر علمی کارآیی ندارد اگر توضیحات لازم برای آن ذکر نشود.
بوئتیوس می گوید فلسفه قادر بودن خدا را انکار نمی کند و مشیت الهی که بیانگر حکمت الهی است در رأس همه امور قرار دارد و همه امور را کنترل می کند. اگر چه در این زندگی دنیوی، بی عدالتی دیده می شود، ولی در کنترل همه امور عدالت رعایت می شود. که اگر مشیت الهی اقتضاء نماید، اشخاص خوب نیکبخت می شوند و اشخاص شرور دچار مصیبت و بد اقبالی. او معتقد است که اشخاص شریر توسط اقبال بد اصلاح می شوند درحالی که خوش اقبالی، خوشی حقیقی را برای آنان به ارمغان نمی آورد. بنابراین هر پیشامد و اقبالی چه خوشایند باشد چه ناخوشایند و مصیبت آمیز، یا پاداشی برای فرد نیکوسرشت است یا به اصلاح او می انجامد، یا آنکه شخص بد و شریر را مجازات می کند و به اصلاح او منجر می شود. بنابراین ما می پذیریم که هر نوع پیش آمد و اقبالی عادلانه و مفید بوده و در نتیجه نیکو است.(2)
1- (1) - .Routledge Encyclopedia of philosophy Boethius.A.M.S.
2- (2) - .Routledge Encyclopedia of Philosophy Boethius.A.M.S And تاریخ تفکر مسیحی، ص 155.