صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) صفحه 185

صفحه 185

حق آن را اقتباس می کند و اگر تغایری در صفات و ذات باشد مربوط به مفهوم صفات است، نه مصداق، و مصداق ذات و صفات یکی هستند و وحدت مصداقی دارند.

2. متکلمانی که از دیدگاه ابوهاشم پیروی می کردند آنها نظریه احوال را پذیرفته بودند و از آن دفاع می کردند. این متکلمان هرچند صفات خداوند را عین ذات او می دانستند ولی تفسیری که از عینیت صفات با ذات ارائه می دادند تفاوت بسیاری با متکلمان معتزلی دسته اول داشت. این متکلمان معتقد بودند که صفات خداوند عین ذات او هستند ولی معنای عینیت این نیست که صفات در ذات باشد بلکه ذات در حالتی است که آن صفات را دارد. معنای علم خداوند این نیست که علم خداوند در ذات خداوند باشد بلکه ذات در حالتی است که صفت علم را دارد.

این متکلمان دو اشکال اساسی داشتند: اشکال اول؛ آنکه حالی را که اینها مطرح می کردند، برای متکلمان دیگر مانند متکلمان امامیه و اشعری و حتی برای بعضی از متکلمان معتزلی قابل توجیه و پذیرش نبود.

اشکال دوم؛ هرچند این متکلمان بر عینیت ذات با خداوند معتقد بودند ولی در حقیقت با گفتن این که، معنای صفت این نیست که آن صفت در ذات باشد بلکه ذات در حالتی است که آن صفت را دارد، ذات را خالی از صفات فرض می کردند، در حالی که ذات خداوند به هیچ وجه و در هیچ حالت خالی از صفات نیست.

آن ها که متکلمان امامیه بر ایشان انتقاد کرده و نظرشان را رّد می کردند، دسته دوم از متکلمان معتزلی بودند. البته خود متکلمان امامیه در جائی که به رّد نظر دیدگاه معتزلی می پردازند صریحاً اعلام می کنند که دیدگاه ابوهاشم جبائی و پیروانش این است و این در عبارات متکلمان امامیه،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه