صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) صفحه 186

صفحه 186

مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، خواجه نصیر و علامه حلی نمایان است و هیچ رّد و انتقادی در کلام متکلمان امامیه نسبت به معتزلیانی که از نظریه احوال پیروی نمی کنند، دیده نمی شود؛ حتی علامه حلی نظریه عین ذات بودن صفات خداوند را که معتزلیان به آن قایل اند، تأیید می کند. به نظر می رسد دیدگاه متکلمان معتزلی که به دیدگاه غیر نظریه احوال معتقدند مانند امامیه بوده که علاّمه حلی آن را تأیید کرده و نظر ابوهاشم جبائی را رّد می کند، و گرنه متکلمان طراز اول امامیه حتماً نسبت به اشکال نظریه آنان انتقاد می کردند. در حالی که این انتقاد نسبت به متکلمان دسته اول از هیچ یک از متکلمان طراز اول امامیه به چشم نمی خورد.

دیدگاه متکلمان مسیحی

همان طور که در کلام اسلامی، شناخت کنه حقیقت خداوند ممکن نیست، در کلام مسیحی نیز همین گونه است و دانشمندان مکتب کاپادوکیه بر این عقیده پایبند بوده اند. برای همین بازیلوس معتقد بود که خدا ناشناختنی است و او برای انسان تاریکی مطلق است و ذهن ما توان شناخت او را ندارد. ولی درباره صفات به دو نوع صفت برای خداوند معتقد است:

1. آن چه خداوند نیست.

2. آن چه خداوند هست.

در قسم اول، او صفات را از خداوند سلب می کند ولی در قسم دوم او صفات را برای او اثبات می کند، مانند خالق، رازق و غیره......

درباره تثلیث نیز او ذات خداوند را یکی می دانست و معتقد بود که ذات، عامل وحدت در تثلیث است. پدر، پسر و روح القدس هر کدام یک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه