صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) صفحه 56

صفحه 56

هم چنین امکان ندارد زمانی وجود داشته باشد که او دارای این صفات نبوده باشد؛ چون عدم بر این صفات محال است و تنها کسی به واسطه وجود صفتی، تغییر [حالت] می یابد که قبلاً دارای چنان صفتی نبوده و جدایی این صفات از او ممکن بوده باشد - درحالی که خداوند از چنین چیزی پیراسته و والاتر است.(1)

او در تعریف وصف می گوید:

گفتن این وصف - برای خداوند و غیر او - که عالم، زنده، قادر، نعمت دهنده و دارای تفضل است. این وصف که سخنی قابل شنیدن و به عبارتی گویای چنان سخنی است، غیر از صفتی است که قائم به خداوند است و به سبب وجود آن برای خداوند، او عالم، قادر و مرید می شود. هم چنین این که می گوییم زید زنده عالم و قادر است، وصفی برای زید و خبری است از این که او در وضعیتی قرار دارد که وجود این صفات را در او اقتضا می کند و این یک قضیه است که می تواند دروغ یا راست باشد. اما علم و قدرت زید دو صفت هستند که ذاتاً برای او موجودند و وصف و اسم از آن حکایت می کند و دروغ یا راست بودن در مورد آن صدق نمی کند.(2)

باقلانی در مقابل معتزله می گوید:

آنان این ادعای بزرگ را مطرح کرده اند که خداوند در ازل بدون هیچ صفتی از صفات خویش و بدون هیچ اسمی از اسماء و صفات والای خویش وجود داشته است. آنان گفته اند: زیرا جایز نیست او در قدم - بدان سبب که به عقیده آنان کلام او مخلوق


1- (1) باقلانی، ابوبکر، التمهید، ص 244.
2- (2) همان، ص 245.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه