صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) صفحه 57

صفحه 57

است - خود را وصف کرده باشد و نیز جایز نیست در قدم همراه با او وصف کننده ای باشد که از آن چه او بر آن است خبر دهد. بنابراین لازم می آید که [بگوییم] هیچ صفتی برای خداوند، قبل از آن که خلق خویش را بیافریند - وجود نداشته است و این آفریدگانند که برای خداوند اسماء و صفاتی قرار می دهند، زیرا آنان خود خالق گفتارهایی هستند که صفات و اسماء خداوند سبحان است. هم چنین دلیل دیگر این مطلب آن است که ایشان مدعی اند اسم همان تسمیه است و آن گفته ای است که خداوند بدان نامیده شده است و خداوند قبل از آن که کسانی را که با آنان سخن گفت و به آنان امر و نهی کرده، خلق کند، نه اسمی داشت نه صفتی، ولی چون بندگان را به وجود آورد، آنان برای او اسماء و صفات را ساختند.(1)

1- دیدگاه باقلانی

اشاره

اشاعره نیز مانند معتزله برای خداوند صفاتی را اثبات می کنند. فرق این دو مکتب کلامی در معانی و رابطه این صفات با ذات مقدس خداوند است.

معتزله صفات خداوند را عین ذات می دانند ولی اشاعره آن را زائد بر ذات می دانند. جناب باقلانی این اختلاف را به دو نوع بیان می کند. او صفات را تقسیم می کند به صفات ذات و صفات فعل. ایشان معیار این که چه صفتی از صفات ذات و چه صفتی از صفات فعل است را در انفکاک و عدم انفکاک از ذات می داند. او معتقد است هر صفتی که از ذات خداوند منفک نشود صفت ذات است و هر صفتی که از ذات خداوند


1- (1) همان، ص 248.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه