صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی ( قرون وسطا ) صفحه 74

صفحه 74

انسان است و نه غیر انسان و همین طور جزء هر شئ نه عین آن شئ می باشد و نه غیر آن.

هم چنین این سخن که اگر تسلیم حرف شما شدیم و گفتیم صفات قدیم اند، موجب اثبات الهه می شود، یک دعوی مجرد و خالی است بلکه محل نزاع است. قول شما هم که قدم اخص وصف الهه است (قول ابی علی جبائی) ادعای بدون برهان است؛ چراکه معنای الالهیه این است که آن ذاتی است موصوف به صفات کمال. پس چگونه بپذیریم که هر صفت ازلی الهه است.(1)

2. معتزله می گویند: قول اشاعره به این که صفات قائم به ذات اند منجر به محال می شود، چرا که قائم به شئ محتاج به آن شئ می باشد به طوری که اگر آن شئ نباشد این هم وجود نخواهد داشت. لازمه این سخن اثبات خصائص اعراض در صفات است و عرض هم محتاج به محل است که به آن قوام پیدا کند. هم چنین لازمه آن اثبات تقدم و تأخر ذاتی عقلی در ذات و صفات است و همه این ها در ذات و صفات محال می باشد.

به عبارت دیگر، اگر صفات قائم بر ذات خداوند باشد محتاج به او خواهند بود و در این صورت حکمشان حکم اعراض خواهد بود و وجود موصوف، اسبق و اقدم بالذات است بر صفت.(2)

شهرستانی به این اشکال معتزله نیز پاسخ می دهد و می گوید:

معنای قول ما به این که صفات قائم به اوست، این است که خداوند به این صفات توصیف می شود، بدون هیچ شرطی. وصف بما هو وصف تقاضای هیچ احتیاج، استغناء، تقدم و تأخر ندارد. وصف از این لحاظ که


1- (1) شهرستانی، عبدالکریم، نهایه الاقدام، ص 192.
2- (2) صبحی، احمد، علم الکلام، ص 126 و 127.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه