اندیشه های کلامی شیخ طوسی جلد 1 صفحه 248

صفحه 248

عقلی وجود ندارد؛ زیرا این که فرد واحد در زمان واحد، دیگری را نمی تواند با زبان،هم نکوهش کند و هم ستایش، بدان جهت نیست که گرد آمدن آن دو به خودیخود و عقلا متعذر باشد، بلکه سبب نتوانستن، نبودن ابزار است که اگر انسان دوزبان می داشت، این کار شدنی بود.

و ثالثا آن تعذری که مستدل در گرد آمدن ستایش و نکوهش ادعا کرد، آیا درناحیه مفعول است؛ یعنی چون ستوده شده و نکوهش شده یک نفر است، ناشدنیاست؟ یا در ناحیه فاعل است و نمی شود یک نفر به تنهایی دیگری را در یک زمان،هم بستاید و هم نکوهش کند؟

اگر منظور، فرض اول باشد، باید دو فرد هم نتوانند در زمان واحد، شخصواحد را بستایند و سرزنش کنند؛ زیرا اگر تعذر به کسی که این دو عمل درباره اوانجام می شود بازگشت کند، هیچ تفاوتی نخواهد داشت که ستایش کننده ونکوهش کننده یکی باشد یا دو نفر؛ با این که محال نبودن آن اشکار است. و اگرفرض دوم منظور باشد؛ یعنی مشکل از ناحیه فاعل باشد، ثابت شد که در گرد آمدنستودن و نکوهش - چه زبانی باشد و چه قلبی - از این ناحیه تعذری وجود ندارد.(1)

دلیل دوم قائلان به احباط

دلیل دوم آنها مبتنی بر این پیش فرض است که: «در خور ثواب و عقاب این است کهمشوب و آمیخته با یکدیگر نباشد، بنابراین، اگر احباط صحیح نباشد، یک فرد دریک زمان مستحق پاداش و کیفر خواهد شد و پاداش دادن و کیفر نمودن او از دوحال خارج نیست: یا در یک زمان، هم پاداش داده می شود و هم کیفر، یا یکی پساز دیگری. در فرض اول، آمیختگی آن دو با هم روشن است. اما در فرض دوم،6.


1- شیخ طوسی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، ص 196.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه