اندیشه های کلامی شیخ طوسی جلد 2 صفحه 58

صفحه 58

چیزی است که به وسیله آن می توان فعل قبیح را شناخت. پس از آن، اصول دیگری ذکر کرده اند؛ مثل جهل، عبث، مفسده و امثال آن. در بحث فعل حسن نیز وجوهی از قبیل احسان، دفع ضرر، شکر نعمت، رد ودیعه و انصاف ذکر نموده اند. د ٣. ابی هاشم (فرزند ابوعلی جبائی متولد 247) می گوید: فعل حسن، حسن است به خاطر وجه و عنوان که اقتضای حسن را دارد، لکن نه به طور مطلق، بلکه به شرط انتفای وجوه قبح از آن فعل. بنابراین، سبب حسن دو امر است: یکی حصول وجه محسنه و دیگری انتفای ترتب هرگونه وجه قبح بر آن فعل.(1) لذا ایشان می گوید اگر وجه حسن و قبح در آن اجتماع کرد، فعل قبیح می شود.(2) چنان که اشاره شد، دیدگاه مرحوم شیخ مطابق با دیدگاه سوم است، به این معنی که فعل قبیح، قبیح است به خاطر وجه قبح، اما فعل حسن در صورتی حسن است که اولا وجه حسن داشته باشد و ثانیه وجه قبح نداشته باشد. مجرد انتفای وجه قبح و همچنین مجرد وجه حسن کافی نیست.(3)

مراد از حسن و قبح عقلی:

واژه «حسن» و «قبح» برای چندین معنی به کار رفته است:

: به معنای کمال و نقص؛ مثلا می گوییم: علم حسن است، چون برای انسان کمال است، جهل قبیح است، چون برای انسان نقص است. :.

٢. به معنای ملایمت با طبع و منافرت با آن؛ یعنی: حسن به معنای ملایمت با طبع و قبیح به معنای منافرت با طبع است و این نیز دو قسم می باشد: ..

الف) مناسب با طبع حیوانی و غرایز حیوانی. .

ب) مناسب با طبع انسانی و فطریات روحانی. .

٣. حسن به معنای موافقت با غرض و مصلحت و قبیح به معنای مخالفت با غرض و مصلحت است.


1- المغنی، ج6، ص72.
2- همان، ص 70.
3- تمهید الأصول، ص 100.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه