فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 155

صفحه 155

9-قیام خطیم باهلی و سهم بن غالب هجینی:

سهم به سوی اهواز رفت و شورشی در آنجا به راه انداخت و تحکیم نمود(شعار خوارج را که«حکمیّت تنها از آن خداست»سرداد).بعد برگشت و مخفی شد و امان خواست اما زیاد أمانش نداد و به جستجوی او پرداخت و سرانجام او را بازداشت کرد و به قتل رساند و جسد او را بر دروازه اش آویخت.

اما خطیم،زیاد او را به بحرین تبعید نمود و بعد دوباره آزادش گذاشت و او مراجعت نمود و چون دستورات،زیاد را زیر پا گذاشت زیاد دستور قتل او را صادر کرد و جسدش را در میان قبیلۀ او(باهله)انداختند. (1)

10-قیام قریب بن مره و زحّاف طایی:

این دو نفر در دوران امارت زیاد بر بصره قیام کردند و متعرّض مردم شدند؛به پیرمرد عابدی از بنی ضبیعه برخوردند و او را کشتند.مردی از بنی قطیعه از طایفه أزد،شمشیر به دست به جایی می رفت.مردم او را از پشت خانه های«حروریّه»ندا دادند:مواظب خودت باش!(قریب و زحّاف و همراهانش)ندا دادند:ما«حروریّه»نیستیم؛ما پاسبانان شهریم.آن مرد ایستاد و آنها او را کشتند.پس از آن به هر قبیله ای که می رسیدند و هر که را می یافتند می کشتند.

روزی آن دو با صد نفر بر بنی علی بن سود از طایفه أزد گذشتند.آنان اینها را به شدت تیرباران کردند.اینان صدا زدند:ای بنی علی!ما بازماندگان،جنگی باهم نداریم.

مردی از بنی علی گفت:

لا شی للقوم سوی السهام مشحوذه فی غلس الظلام

برای شما جوابی جز تیرهای برّان که برای آخر شب مهیّا شده،نیست.

خوارج از چنگ آنها فرار کردند.در مسیرشان با بنی طاحیه از بنی سود و قبیلۀ مزینه و دیگر قبایل روبرو گشتند و جنگ آغاز شد و خوارج تا آخرین نفر کشته شدند و قریب و زحّاف به هلاکت رسیدند.


1- 1) -طبری:تاریخ 172/4.ابن اثیر:الکامل 225/3.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه