فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 160

صفحه 160

همه اینها دال بر آن است که او از حد اعتدال تجاوز نمی کرد و انصاف را رعایت می کرد.او به عقل یا به دینش دریافته بود که نتیجۀ تجاوز از حد اعتدال،مرگ و نابودی است.

از جمله چیزهایی که بر اعتدال او-برخلاف گذشتگان-دلالت دارد،جریانی است که یکی از افراد ابن زیاد نقل می کند.او می گوید:ما با سپاهی عازم خراسان بودیم.

گذرمان به«آسک»افتاد.دیدیم آنان سی و شش نفرند.ابو بلال ما را ندا داد:آیا به قصد جنگیدن با ما آمده اید؟من و برادرم داخل آغل گوسفندان شدیم.برادرم دم در آن ایستاد و گفت:السّلام علیکم.مرداس جواب داد:علیکم السلام و بعد به برادرم گفت:به جنگ ما آمده اید؟برادرم گفت:نه ما عازم خراسان هستیم.گفت:هرکسی را که دیدید بگویید ما برای ایجاد فساد در زمین و برای ترساندن کسی بپا نخاسته ایم،بلکه برای فرار از ظلم قیام کرده ایم و با کسی نمی جنگیم مگر آنکه کسی با ما بجنگد و از غنیمت برنمی داریم مگر سهم خودمان را.آنگاه پرسید:آیا کسی به طرف ما می آمد؟گفتیم:

بلی،اسلم بن زرعه کلابی.گفت:فکر می کنید کی به ما می رسد؟گفتیم:فلان روز.بعد ابو بلال گفت:خداوند ما را بس است و او خوب وکیلی است.

وقتی اسلم به آنان رسید،ابو بلال ندا داد:ای اسلم!از خدا بترس!ما قصد جنگیدن نداریم و غنیمتی را مصادره نمی کنیم؛پس تو چه می خواهی؟گفت:می خواهم شما را نزد ابن زیاد باز گردانم.مرداس گفت:او ما را می کشد.گفت:و اگر شما را کشت؟گفت:تو در خون ما شریک خواهی بود.گفت:من او را بر حق و شما را بر باطل می دانم.در این وقت ابن حریث بن حجل(از اصحاب ابی بلال)فریاد برآورد:آیا او بر حق است در حالی که از فاجران فرمان می برد و خودش یکی از آنهاست و با تهمت آدم می کشد و در مالیات به دلخواه خود تصرف می کند و در قضاوت،به جور حکم می کند؟ آیا نمی دانی که او توسط ابن سعاد چهار بی گناه را کشت؟

آنگاه همگی یکپارچه بر او حمله کردند و نزدیک بود معبد،یکی از خوارج او را دستگیر کند اما او و یارانش بدون جنگ شکست خوردند.وقتی اسلم بر ابن زیاد وارد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه