فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 192

صفحه 192

فرقۀ سوم:

اشاره

بیهسیه

خوارج بیهسیه،به ابو بیهس هیصم بن جابر منسوبند.این فرقه،فرقۀ مستقلی است و پیوندی با ابراهیمیه و میمونیه ندارد.این فرقه در اختلافی که بین دو فرقۀ مزبور به وجود آمده بود وارد شد.آن دو فرقه از اباضیه است.اینک توضیح آن:

در بحث از ازارقه متوجه شدید که ابو بیهس هیصم بن جابر ضبعی و عبد اللّه بن اباض هم عصر بودند.نافع مانند عبد اللّه بن اباض،بلکه قویتر از او از رهبریت معنوی برخوردار بود.ابو بیهس وقتی که افراط نافع و تفریط عبد اللّه بن اباض را دید،شیوۀ تازه ای را در پیش گرفت زیرا نافع در دشمنی با مسلمین افراط نمود و تعرض به آنان و بازجویی از عقاید آنها را روا شمرد و ضبط امانات و کشتن کودکانشان را جایز دانست.همزمان با او عبد اللّه بن اباض راه تفریط را در پیش گرفت چون او بر این عقیده بود که مخالفانشان کافران نعمتند؛همانگونه که خداوند متعال،تارک حج واجب را در حال استطاعت کافر شمرده است و می فرماید: «وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ ». (1)

او ازدواج با مخالفان و میراث آنها و زندگی در بلاد آنها را جایز می دانست.اینجا بود که ابو بیهس اولین نظریۀ خود را مطرح نمود زیرا او معتقد بود که در اینجا یک راه افراط وجود دارد و یک راه تفریط و حق همان راه وسط است.او برخلاف نافع،معتقد بود:دشمنان ما مانند دشمنان رسول خداست و زندگی با آنها جایز است همانگونه که مسلمانان در خلال اقامتشان در مکه چنین بودند و احکام مسلمانان بر آنان جاری


1- 1) -آل عمران:97« [1]آن دسته از مردم که توان رفتن حج را دارند باید آن را برای خدا به جا آورند و اگر کسی کفر بورزد(آن را انکار کند)بداند که خداوند از همۀ عالمیان بی نیاز است.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه