فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 248

صفحه 248

نخواهم بود. (1)

وقتی عبد اللّه بن اباض یا کسی که قبل از او بود،این انحراف فکری را متوجه شد، کفر را به کفران نعمت تأویل کرد تا بدین صورت نظریۀ محکّمۀ اولی را تخطئه نکرده باشد.

ثانیا:اگر فرض کنیم که قرآن کریم،کفر را به معنی کفران نعمت به کار برده یا سنت،آن را در حق تارک الصلاه استعمال کرده،چنین استعمالی به غایت اندک است.

تنها کلمۀ کفر و مشتقات آن 450 بار در قرآن آمده است و اغلب هم کفر اعتقادی و خروج از دین مراد بوده است.اگر کفر به معنی کفران نعمت به کار رفته است،این کاربرد از یک یا دو مورد تجاوز نمی کند.این از یک طرف و از طرف دیگر،کلمۀ کفر و کافر مفهوم خاصی را القاء می کند که دلها را می لرزاند و قلبها را می ترساند زیرا از کلمۀ کفر،تنها خروج از دین اراده می شود.از این رو استعمال آن در هر گناه کبیره ای از شدت اهمیت آن می کاهد و عظمت آن را از بین می برد.نویسنده اثر خاصی را که برای کلمۀ نفاق ادعا کرده است در کلمۀ کفر به نحو شدیدتر وجود دارد.پس اباضیه به همان دلیلی که از به کار بردن کلمۀ نفاق ابا دارند باید به همان دلیل از استعمال کلمۀ کفر هم پرهیز نمایند زیرا هردو کلمه در این اثر ناگوار شریکند.آیا بهتر نیست که اباضیه شیوۀ سایر مسلمانان را در پیش گیرند و در مورد مرتکبان کبیره از لفظ دیگری استفاده کنند؟

البته نویسندۀ اباضی به آنچه که ذکر کردیم توجه دارد چون او بر این عقیدۀ اباضیه که«مخالفان کافران نعمتند نه کافران عقیده»حاشیه می زند و می گوید:بی تردید، وقتی به هر مسلمانی گفته شود:«اباضیه تو را مسلمان نمی داند و کافر می داند»به خشم می آید و آنها را فرقۀ گمراه،ستمگر و مستوجب لعن می داند و مجالی نمی دهد تا تو تفاوت معانی کفر را بیان نمایی. (2)

اما نکوهش،به جای آنکه متوجه نویسندگان مقالات باشد متوجه نویسنده و


1- 1) -رضی:نهج البلاغه،خطبه 58. [1]
2- 2) -علی یحیی معمر:الاباضیه بین الفرق الاسلامیه 103/1.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه