- مقدمۀ مؤلف: 1
- اشاره 5
- علل شورش علیه خلافت عثمان 11
- 1-تعطیل نمودن حدود الهی: 11
- 2-بذل و بخشش های بی حد و حصر از بیت المال به بنی امیه: 11
- 3-تأسیس حکومت اموی: 12
- 5-پناه دادن به تبعیدیان پیامبر: 13
- کشته شدن خلیفه،عثمان: 14
- گردهمایی مهاجرین و انصار برای بیعت با علی(علیه السّلام): 15
- اشاره 19
- اشاره 24
- اشاره 24
- جنگ جمل 24
- رفتن عایشه به مکه: 25
- خروج شیخین و عایشه از مکه: 26
- حرکت علی به طرف بصره: 28
- در آستانۀ جنگ جمل: 31
- خطبۀ امام در روز جمل: 33
- جنگ صفین 36
- اشاره 36
- اشاره 36
- خلافت هدف نهایی معاویه: 36
- 1-ارتباط با عمرو بن عاص: 39
- اشاره 39
- 3-استمداد از افراد بانفوذ: 40
- 2-پیراهن خونین عثمان: 40
- 4-نامه های معاویه برای افراد موجّه: 42
- تلاشها و کوششهای علی(علیه السّلام)برای خاموش کردن آتش فتنه: 43
- حرکت معاویه به طرف صفین: 45
- بازپس گیری شریعۀ آب از سربازان معاویه: 45
- اول تحمیل حکمیّت و بعد تحمیل حکم: 52
- موافقتنامۀ صلح یا پیماننامۀ تحکیم: 56
- اشاره 60
- خبر دادن پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)از فتنۀ خوارج: 65
- پرسش اول : پرا خوارج به ظاهر امر فریفته شدند 66
- اشاره 66
- پرسش دوم:چرا پس از تحمیل حکمین بر علی علیه السلام از آن برگشتند؟ 68
- اشاره 75
- الف:رویارویی با علی(علیه السّلام): 77
- اشاره 78
- ج-کشتن بی گناهان: 78
- ب-تکفیر علی و یارانش: 78
- 1-امام موضعش را دربارۀ تحکیم مشخص می کند: 80
- 2-با آنها مانند سایر مسلمانان رفتار نمودن: 80
- 3-فرستادن افراد سرشناس برای بازگرداندن آنها از گمراهی: 81
- اشاره 85
- اشاره 102
- تلاش برای حفظ جان آنها: 110
- درآوردن چشم فتنه: 112
- پیشگویی امام پس از قلع و قمع خوارج: 113
- کلام دیگری از امام دربارۀ خوارج: 115
- اشاره 117
- 1-قیام خریت بن راشد ناجی: 118
- 2-قیام اشرس بن عوف شیبانی: 120
- 3-قیام هلال بن علفه: 120
- 4-قیام اشهب بن بشر: 120
- 6-قیام ابو مریم تمیمی: 121
- اشاره 121
- نتیجه: 125
- چه چیزی باعث دگرگونی اوضاع در آخر جنگ صفین شد؟ 125
- سبب اصلی دگرگونی اوضاع دو چیز بود: 126
- اول:حاکمیت حس اعتراض جویی بر قاریان کوفه 126
- دوم:وجود ستون پنجم در سپاه امام: 134
- اشاره 138
- آیا تعصب قبیله ای،اشعث را به مخالفت واداشته بود؟ 140
- اشاره 140
- 1-قیام فروه بن نوفل: 146
- 2-قیام شبیب بن بجره: 147
- اشاره 147
- خوارج و مغیره بن شعبه،حاکم معاویه در کوفه: 148
- 4-قیام ابو مریم آزاد شدۀ بنی حرث بن کعب: 149
- 3-قیام معین خارجی: 149
- 6-قیام مستورد: 150
- 7-قیام بردگان به نفع خوارج: 153
- 8-قیام حیان بن ظبیان سلمی: 153
- اشاره 153
- خوارج در بصره: 154
- 10-قیام قریب بن مره و زحّاف طایی: 155
- 12-قیام معاذ طایی: 156
- 11-قیام زیاد بن خراش عجلی: 156
- 14-قیام عروه بن أدیّه: 158
- اشاره 159
- سیاست زیاد برای نابودی خوارج: 162
- اشاره 166
- اما فرقه های آنها: 167
- اشاره 167
- اشاره 171
- پیروان نافع بن ازرق،مقتول در سال 65: 171
- استفادۀ خوارج از آشفتگی اوضاع: 172
- نامۀ نجده به نافع: 176
- اشاره 176
- جواب نافع از نامۀ نجده: 177
- نامۀ نافع به خوارج بصره: 179
- اشاره 192
- اشاره 195
- ج-اصحاب سؤال: 195
- الف-عوفیه: 195
- ب-اصحاب تفسیر: 195
- فرقه های دیگری از بیهسیه 195
- اشاره 198
- فرقه های اصلی خوارج: 201
- پیروان عبد اللّه بن اباض متوفی 86: 204
- اباضیه در کتابهای مقالات و تاریخ: 204
- اشاره 204
- اباضیه در کتابهای نویسندگانشان: 210
- آیا اباضیه از خوارج است؟ 210
- نظر ما در موضوع: 215
- اشاره 233
- 1-صفات خدا زاید بر ذات نیست: 234
- 2-امتناع رؤیت خداوند سبحان در آخرت: 236
- 3-قرآن حادث است و قدیم نیست: 239
- 4-شفاعت،دخول سریع به بهشت: 243
- 5-مرتکب گناه کبیره کافر نعمت است؛نه کافر دین: 245
- 6-قیام علیه حاکم ستمگر: 249
- 7-تولّی،تبرّی،توقف: 251
- اشاره 251
- تتمه: 260
- 8-دیدگاه اباضیه دربارۀ صحابه: 261
- اشاره 261
- فتواهای خلاف کتاب و سنت 265
- نتیجه: 271
- مسالک دین نزد اباضیه: 272
- تعریف عزّابه: 275
- عزّابه: 275
- ریشۀ کلمه عزّابه: 275
- پایگاه عزّابه: 276
- معنی کلمۀ حلقه: 276
- تعداد اعضای هیئت: 277
- اشاره 277
- 1-شیخ عزابه: 277
- 2-مشاوران: 277
- 4-مؤذن: 277
- 6-معلمان: 277
- 5-نمایندگان اوقاف: 277
- شرایط عضویت: 278
- 7-حقوق مردگان: 278
- وظایف شوری: 279
- مجلس عزّابه کجا تشکیل می شود: 280
- انتخاب اعضای شورا: 282
- مجازات عزّابی: 283
- نظام عزّابه چگونه شکل یافت: 284
- نصیحتی به اباضیه 285
- اشاره 291
- 1-عبد اللّه بن اباض،بنیانگذار مذهب: 292
- اشاره 292
- ظهور سیاست میانه روی پس از شهادت امام: 292
- نظر دیگر درباره بنیانگذار: 297
- اشاره 300
- 2-جابر بن زید عمانی أزدی: 300
- فقه جابر بن زید: 307
- 3-ابو عبیده مسلم بن ابی کریمه(ت حدود 158 ه.): 308
- اشاره 308
- شاگردان او: 309
- اساتید او: 309
- اشاره 310
- 4-ابو عمرو ربیع بن حبیب فراهیدی: 310
- ثلاثیات: 311
- چاپهای الجامع الصحیح: 312
- اشاره 315
- قرن اول: 317
- قرن دوم: 317
- قرن چهارم: 318
- نامۀ عبد اللّه بن اباض به عبد الملک بن مروان: 319
- اشاره 339
- 1-حکم تحکیم در جنگ صفین: 341
- اشاره 341
- تحکیم و تدخّل در موضوعی که حکم آسمانی دارد: 342
- دیگری گناه کرده و شما مرا مجازات می کنید! 345
- روایات غیر معروف دربارۀ حکمیت: 360
- آیا خوارج انصار و شیعۀ علی بودند؟ 364
- 2-حکم مرتکب کبیره از جهات سه گانه: 371
- اشاره 371
- جهت اول:آیا مرتکب معاصی مشرک است؟ 373
- اشاره 373
- دلایل ازارقه بر شرک بودن معاصی: 376
- اشاره 378
- جهت دوم:مرتکب معاصی مؤمن است یا کافر؟ 378
- دلایل خوارج بر این که ارتکاب معاصی کفر است: 381
- حاصل سخن امام: 394
- جهت سوم:مرتکب کبیره و خلودش در آتش: 394
- حکم مخالفان نزد خوارج: 397
- ایمان کم و زیاد می شود: 399
- 3-دیدگاه خوارج دربارۀ قیام علیه حاکم ستمگر: 400
- اشاره 400
- اشاره 401
- اول-در لزوم و عدم لزوم اطاعت از حاکم ستمگر: 401
- دوم-در لزوم قیام علیه حاکم ستمگر: 405
- 4-تقیه در قول و عمل: 411
- اول:آنچه که شناخت آن در مجال عقیده واجب است: 416
- اشاره 416
- دوم:آنچه که دانستنش در محدودۀ شریعت واجب است: 421
- 6-حکم دار: 422
- اشاره 424
- نتیجه: 426
- اشاره 427
- بررسی هردو دلیل: 427
- 1-فرزندان مشرکان: 428
- اشاره 431
- 2-ازدواج با زنان مشرک: 431
- اول:ازدواج با زن مشرک: 432
- 3-ازدواج با زن کافر غیر مشرک: 433
- اشاره 441
- 1-عکرمۀ بربری(ت105/): 441
- 2-قطری بن فجائه(ت78/): 444
- 4-طرماح بن حکیم(ت 125): 449
- 5-ضحاک بن قیس: 449
- 6-معمر بن المثنی(110-213): 451
- مجاز القرآن،تألیف ابو عبیده: 454
- روایات وارده دربارۀ خوارج: 455
- الف 479
- ب 480
- ت 480
- ح 481
- ج 481
- ذ 482
- ر 482
- س 482
- ش 483
- ض 483
- ص 483
- ع 483
- غ 484
- ک 484
- ف 484
- م 485
- ن 486
- منابعی که در ترجمه مورد مراجعه قرار گرفته اند: 486
- و 486
که به او واگذار شده به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت نمود،در این هنگام بر مسلمانان واجب است که در برابر این دولت سرکش بایستند و او را به معروف امر نموده و از منکر بازش دارند و مجبورش سازند تا مردم را به راه صواب هدایت نماید.پس اگر به شیوۀ نادرستش ادامه داد و طعم تلخ ستم را همچنان به مردم چشاند و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و بازگشتن به راه خدا خودداری ورزید،در این هنگام نوبت به شیوۀ دوم از تنظیم اسلامی می رسد که آن عبارت از دفاع است.دفاع در مسلکهای دینی به تعبیر امروزی همان انقلاب...است؛انقلاب علیه استعمار خارجی یا انقلاب علیه استعمار داخلی نظیر انقلاب علیه ظلم،انقلاب علیه نظام،انقلاب علیه فساد،انقلاب علیه گمراهی از دین خدا در تمامی اشکال و ابعاد آن.رهبری که این انقلاب را رهبری می کند«امیر دفاع»نامیده می شود و امت تا پیروزی انقلاب باید از او اطاعت و فرمانبری داشته باشد.
وقتی که امور به سامان رسید و صلح و امنیت حاکمیت یافت او مثل سایر افراد گشته و از حقوق و وظایف آنها برخوردار می گردد.سامان یافتن امور هم به یکی از این دو امر است:پیروزی انقلاب یا شکست آن.پیروزی آن به یکی از دو راه است:تن دادن دولت به خواسته های مردم و بازگشت او به احکام خدا که در این حالت،انقلاب در همین جا متوقف می شود؛یا نابودی نظام فاسد و سرنگونی حاکم ستمگر و استقرار نظام اسلامی به جای آن و اجرای شریعت ناشی از کتاب خدا.در این هنگام رهبری انقلاب یا امیر دفاع هیچ حقی در حاکمیت ندارد مگر آنکه مردم پس از استقرار امنیت و گردهمایی و مشورت و مقایسه با دیگران با شرایطی که در او می یابند او را انتخاب نمایند البته با رعایت شروطی که در انتخاب امیر برای مؤمنان ملحوظ است.
اگر مسلمانان از این موضع هم ناتوان شدند و به ندای انقلاب جواب مثبت ندادند و شیوۀ مسالمت را در پیش گرفتند و به آسایش و آرامش رو آوردند،آن وقت نوبت به مسلک سوم دین می رسد و آن،شراء است:شراء وظیفۀ کسانی است که تعدادشان اندک است.چنانچه تعداد آنها به چهل نفر برسد باید علیه فساد قیام کنند گرچه با قیام این افراد در رویارویی با دولت ستمگر مسلح احتمال پیروزی نمی رود و