فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 289

صفحه 289

بود که با بیست هزار نفر مسلح نزد امام آمد و او را نه به نام امیر المؤمنین که به نام خودش خواند و گفت:باید با آتش بس موافقت کنی وگرنه تو را مانند عثمان می کشیم.

امام پس از این جریان و از روی ناچاری از موضعش عدول کرد و با خواست آنان موافقت نمود؛پس از آنکه مخالفت کرده بود و به آنان گفته بود که بالا بردن قرآن ها فریب و نیرنگ است و گفته بود که او از کودکی آنها را می شناسد که چه کودکان شروری بودند و حالا چه مردان شروری هستند.

این زید بن حصین طایی همان کسی است که اندکی بعد با تحکیم مخالفت نمود تا آنجا که در تشویق خوارج در حرکت به طرف نهروان پیشگام شد.وقتی او از پذیرفتن رهبری خوارج امتناع ورزید خوارج آن را بر حرقوص بن زهیر سعدی عرضه کردند و سپس بر دیگری تا سرانجام عبد اللّه بن وهب راسبی آن را پذیرفت. (1)پس چگونه اباضیه،کسانی را که عجولانه قضاوت کرده اند،دوست می دارند و آنها را از پیشوایان خود و از شهدا می دانند و از خطاهایشان یادی نمی کنند؟!خدا گواه است که کلمه ای را در کتابهای آنان نیافتم که از خطای آنها در مسألۀ تحکیم یاد کرده باشد.

4-اباضیه در شعاع اجتهاد مطلق به مقام قابل ذکری دست یافتند و نشانۀ آن این است که آنها در مسألۀ رؤیت و عینیت صفات خدا با ذات و حدوث قرآن و تفسیر صفات خبری،با محققان،اندیشمندان و متفکرین مسلمانان همگام شدند.شکی نیست که آنها پس از مرگ عبد اللّه بن اباض،جابر بن زید،مسلم بن ابی کریمه و ربیع بن حبیب به این اصول دست یافتند زیرا این اصول به برکت بحثهای گستردۀ متفکرین و محققین و به فضل میراث علمای اهل بیت همانند خطبه های امام امیر المؤمنین علی(علیه السّلام)صفا یافتند و خوش درخشیدند و نورانی شدند چون آنان بودند که با براهین روشنگرانۀ خود این اصول را صیقل دادند.وقتی که وضع مذهب آنان چنین است براساس چه توجیهی مذهب شان را به یک تابعی مانند عبد اللّه بن اباض و جابر بن زید و شاگردان او اسناد می دهند؟با آنکه آنها نسبت به این مسائل هیچ نقشی ندارند.


1- 1) -طبری:تاریخ 5/4.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه