فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 39

صفحه 39

سیاستهای معاویه:

اشاره

اصحاب پیامبر اکرم از روز اول،خلافت را برعهدۀ علی گذاشتند و در قول و عمل تأییدش نمودند و تنها عدۀ قلیلی که تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی کرد (1)از بیعت امتناع ورزیدند و از طرفی هم آن سابقۀ اسلام و جهاد در راه خدا و خویشاوندی نزدیک که علی با پیامبر داشت،معاویه نداشت.از این رو معاویه ناچار به یک سری سیاستهای شیطانی متوصل شد تا در برابر علی بایستد.این سیاستها عبارت بودند از:

1-ارتباط با عمرو بن عاص:

عمرو بن عاص در تیزهوشی نابغۀ عرب بود.معاویه خود را به او نزدیک کرد با اینکه او از عثمان ناراضی و رویگردان بود چون عثمان او را از حکومت مصر عزل نموده و دیگری را به جایش گماشته بود.او وقتی که خبر بیعت مردم را با علی شنید،نامه ای به معاویه نوشت و او را به خونخواهی عثمان تحریک نمود و در نامه نوشت:می خواهی چه کنی،در صورتی که از تمامی مال و منالت جدا شدی.هر تصمیمی داری دست به کار شو.معاویه هم او را نزد خود فرا خواند.معاویه به او گفت:«با من بیعت کن.»او در جواب گفت:«نه،به خدا سوگند حاضر نیستم از دینم چیزی به تو بدهم مگر آنکه از دنیایت چیزی بگیرم.» (2)معاویه گفت:«هرچه می خواهی بگو.»گفت:«حکومت مصر را می خواهم.»معاویه قبول کرد و سندی هم به او داد.آنگاه عمرو بن عاص در این باره چنین گفت:

معاوی لا اعطیک دینی و لم انل به منک دنیا فانظرن کیف تصنع

فان تعطنی بصفقه اخذتَ بها شیخا یضر و ینفع

معاویه!دینم را به تو نمی دهم تا از دنیایت چیزی نگیرم.پس بنگر که چه می کنی.


1- 1) -ابن اثیر:الکامل 98/3،او اسامی این افراد را ذکر کرده است.
2- 2) -گمان می کنم او چیزی را فروخته که مالکش نبوده است.او آن روز دینی نداشته تا بفروشد در حالی که رسول خدا از فروختن چیزی که انسان مالک آن نیست نهی نموده و فرمود:چیزی را که مالک نیستی مفروش.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه