فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 41

صفحه 41

با خبر ناگواری از طرف علی بن ابی طالب آمده است،پس دست به کار شو.»

وقتی نامۀ معاویه در حمص به شر حبیل رسید،او با آن عده از اهل یمن که در حمص بودند به مشورت پرداخت.هرکسی چیزی گفتند اما عبد الرحمن بن غنم ازدی چنین نظر داد:خداوند از آغاز مهاجرت تا به امروز همواره نعمت خیر به تو ارزانی داشته است.نعمت از طرف خداوند قطع نمی شود مگر آنگاه که مردم آن را کفران نمایند «لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ». خبر مرگ عثمان به ما رسیده و گفته شده که علی او را کشته است.اگر علی او را کشته باشد،مهاجرین و انصار با او بیعت کرده اند و آنان سرپرستان مردمند و اگر نکشته باشد،پس چگونه معاویه را در این کار اجابت می کنی.نه خودت را به هلاکت انداز و نه قومت را.اگر دوست نداری به واسطۀ جریر بیعت کنی،نزد علی برو و از طرف خود و قومت با او بیعت کن.شر حبیل جز به رفتن نزد معاویه راضی نشد.

نصیحت عبد الرحمن بن غنم به شر حبیل از روی یکدلی و صداقت او نبود،بلکه او منافعش را در کنار جریر می یافت.جریر به او گفت:«این که می گویی علی عثمان را کشت،به خدا سوگند این جز سنگ انداختن در تاریکی از راه دور نیست و دلیلی در دست نداری؛تنها از روی دنیاپرستی چنین می گویی.» (1)

نمایندۀ امام(جریر)خواست شر حبیل را با گفتگو از فکر یاری معاویه باز دارد، از این رو نامه ای به او نوشت و قصیده ای ضمیمه اش نمود.وقتی شر حبیل نامه را خواند، وحشت او را فرا گرفت و به فکر فرورفت و گفت:«این نصیحت خیر دین و دنیای من است.به خدا سوگند در این کار عجله ای نخواهم کرد.»

وقتی معاویه از تردید و خویشتنداری این پارسای شام باخبر شد،افرادی را یکی پس از دیگری نزد او فرستاد.آنها قتل عثمان را در نظر او بزرگ جلوه دادند و علی را به آن متهم ساختند و شهادتهای دروغ دادند.نامه های خودساخته و جعلی ارائه دادند تا آنکه موفق شدند نظر او را تغییر داده و عزمش را جزم کنند.معاویه توسط این مرد


1- 1) -نصر بن مزاحم:وقعه صفین 45-48.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه