فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی: خوارج - جلد 5 صفحه 447

صفحه 447

اما سخن کسی که می گوید:آنچه که از او نقل شده،قبل از تغییر عقیدۀ او دربارۀ خوارج بوده است،مورد اشکال است زیرا آنچه که از او نقل شده،روایت یحیی بن ابی کثیر است و یحیی آن را وقتی از او شنیده که او از دست حجاج در حال فرار بوده است و حجاج او را به خاطر مذهبش تعقیب می کرد تا او را بکشد و داستان فرار او مشهور است.عقیلی می گوید:سخنان عمران بن حطان قابل اعتماد نیست.او بر مذهب خوارج بود و از عایشه روایت می کرد و معلوم نبود که از او شنیده باشد.

ابن حبان در ثقات می گوید:او به مذهب شراه گرایش داشت.ابن برقی می گوید:

او حروری بود.دار قطنی می گوید:سخنان او به خاطر اعتقاد بد و مذهب ناروایش متروک است.مبرد در الکامل می گوید:او رئیس،فقیه،خطیب و شاعر قعدۀ فرقۀ صفریه است.قعده:گروهی از خوارج بودند که به جنگ اعتقاد نداشتند بلکه به قدر توان به مخالفت حاکمان جور برمی خاستند و آنها را به مذهب خود دعوت می کردند.و با این کار،خروج را زینت می دادند و آن را نیکو می داشتند.

اما ابو الفرج اصفهانی می گوید که او وقتی جزء قاعدین شد که از جنگیدن عاجز شده بود.خدا بهتر می داند.

می گویم:عمران در ردیف کسانی قرار می گیرد که مذهب خوارج داشته اند.او قبل از این به جویندۀ علم و حدیث مشهور بود و بعدها به عقیدۀ خوارج مبتلا شد.این شعر را در وصف حال خود گفته است:

لا یعجز الموت شیء دون خالقه و الموت یفنی اذا ما ناله الأجل

و کل کرب أمام الموت منقشع و الکرب و الموت مما بعده جلل

(1)مرگ را جز خالقش چیزی نمی تواند ناتوان سازد و مرگ هر آنچه را که عمرش به پایان رسیده، نابود می سازد.

هر سختی پیش از مرگ،زایل شدنی است و سختی که پس آن مرگ باشد،آسودگی است.

در الأغانی آمده است که حطان چون عمرش به درازا کشید و سنش بالا رفت و از


1- 1) -ابن حجر عسقلانی:تهذیب التهذیب 113/8-114 شماره 223، [1]رجوع شود:الاصابه 178/3.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه