مذاهب صفحه 1087

صفحه 1087

چرا اهل سنت به قیاس رجوع کردند و اصولا معنای قیاس چیست؟

پاسخ

هنگامی که آغاز نارسائیهائی را در احکام اسلام مشاهده کردند و اگر مسأله ای پیش می آمد میدیدند در قرآن حکم این مسأله بیان نشده است. به سنت (آن مقدار نقل هایی که دارند) مراجعه می کردند، می دیدند هیچ حکمی درباره آن وجود ندارد. بی حکم هم که نمی تواند باشد، چه کار باید کرد؟ گفتند «قیاس». قیاس یعنی ما بر اساس مشابهت میان مواردی که درباره آنها حکمی در قرآن یا سنت موجود است و مسأله مورد نظر، حکم کنیم، بگوییم در فلان جا اینطور گفته، اینجا هم که بی شباهت به آنجا نیست، همان حکم را دارد. شاید در آنجا که پیغمبر (ص) فلان دستور را داده به این مناط و علت و فلسفه بوده، این فلسفه در اینجا هم وجود دارد، پس اینجا هم آنطور می گوییم. بر اساس «شاید» است. بعلاوه آنجا که سنت نارسا بود، یکی و دو تا نبود. دنیای اسلام مخصوصاً در زمان عباسیان توسعه پیدا کردو کشور های مختلف فتح شد و احتیاجات، مرتب مسأله می آفرید. نگاه می کردند به کتاب وسنت، می دیدند حکم این مسائل وجود ندارد. مرتب قیاس میکردند

اهل سنت در استفاده از قیاس به چند فرقه تقسیم شدند؟

پرسش

اهل سنت در استفاده از قیاس به چند فرقه تقسیم شدند؟

پاسخ

به دو فرقه تقسیم شدند،

یک فرقه منکر قیاس شدند نظیر احمدبن حنبل و مالک بن انس (که میگویند در تمام عمرش فقط در دو مسأله قیاس کرد)،

فرقه دیگر جلوی قیاس را باز گذاشتند رفت تا آسمان هفتم، مثل ابو حنیفه. ابو حنیفه میگفت این سنتهایی که از پیغمبر رسیده اصلاً قابل اعتماد نیست که واقعاً پیغمبر گفته باشد. میگویند گفته است فقط پانزده حدیث بر من ثابت است که پیغمبر فرموده، بقیه ثابت نیست. در بقیه قیاس میکرد. شافعی موضعی بینا بین داشت، در بعضی موارد به احادیث اعتماد میکرد و در بعضی دیگر قیاس مینمود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه