مذاهب صفحه 393

صفحه 393

پرسش

شیعه وسنی هر کدام برای خودنظری خاص و متضاد دارند با آنکه خدا می دانست چنین می شود, چرانام اهل بیت و.. را در قرآن صریحا نیاورد تااختلاف حل شود؟

پاسخ

این که با آمدن نام ائمه اطهار علیهم السلام یا جزئیات مسائل درقرآن دیگر همه مشکلات واختلافات حل می شد وریشه پیدایش مذاهب مختلف و پراکنده از اساس زده می شد تصوری نادرست است. بر عکس باید گفت: قرآن مجیددر این مسائل بسیار از روش دقیق و حساب شده ای استفاده کرده که ما نام آن را شیوه «تلفیق بین کنایه و تصریح»می نامیم و اگر غیر از این عمل می شد خطری بسیار بزرگ تر از اختلافات موجود که ویرانگر اساس مکتب بود اسلام وقرآن را تهدید می کرد. برای روشن شدن مطلب باید دو نکته را در نظر گرفت: الف)روند طبیعی پیدایش مذاهب و آرایمختلف در ادیان. ب) ویژگی ها و شرایط خاص جامعه ای که قرآن در آن نازل گردیده است.

الف) پیدایش آرا و نهایتا مذاهب و نحله های گوناگون در درون یک دین امری کاملا طبیعی است. مطالعه در تاریخادیان نشان می دهد که حتی اگر آرای فاسد هم در کار نباشد در موارد بسیاری برداشت و تفسیر دانشمندان و توده ها ازریز و درشت مسائل دینی متفاوت و چه بسا معارض است. گاه این تفاوت ها عمیق و در مسائل بسیار اصولی است وکار را به جایی می کشاند که صاحبان ادیان و یا حتی ارباب مذهب واحد در میان خود به اختلافات شدیدی گرفتارشده تا آنکه هر کسی دیگری را تکفیر واز حوزه دین به کلی خارج می شمارد. این مساله واقعیتی است تا حدودی گریزناپذیر و در همه ادیان وجود

دارد. مانند اختلافات شدید ده ها مذهب مسیحی (مانند مذهب کاتولیک ارتدکسپروتستان و فرقه هایی چون اسیوخی ماکیونی کالوخی ویگلفی ژان هوسی پورتین یسوعی نسطوری آریوسی هوژنتیمونوفیزیستی آرتمونی نادنیی ستبیه و...) .ممکن است بگویید همه اینها یک راه حل دارد و آن این است که: دین وشریعت نازله آن چنان دقیق و روشن با تمام جزئیات آن نازل شود که نه تنها همه انسان ها در تمام مسائل دینیبرداشت واحد داشته باشند. بلکه حتی راه هر گونه تفسیر سوء و فریب کاری بدعت گذاران و تحریف گران نیز بستهشود. با کمی ژرف اندیشی روشن می شود که چنین دیدگاهی پنداری تحقق ناپذیر است. زیرا:

1) از دیدگاه معرفت شناختی(اپیستمولوژیک) کیفیت شناخت و درک انسانی در هر زمینه مکانیسم ویژه ومحدودیت های خاصی دارد به طوری که در یک رشته از معارف بویژه در معارف دینی که از گستردگی و ژرفایی بسیاربالا برخوردارند هرگز نمی توان همه انسان ها را(در همه مسائل آن مجموعه) متحد النظر و دارای برداشت و درکواحد ساخت.

2) زبان در روند معرفت نقش و کارکردهای خاصی دارد و با محدودیتهای ویژه ای روبه روست که خود یکی ازعوامل مهم تفاسیر و برداشت های گوناگون از متون دینی است. بنابراین زبان شناسی نیز حکمی مشابه معرفتشناسی دارد.

3) اگر بنا شود کتاب آسمانی در تمام مسائل؛ از قبیل معارف اخلاقیات احکام و دستورات فردی و اجتماعی بهصورت مجموعه ای دقیق تفصیلی و منظم همراه با تمام جزئیات و حتی تعاریف بیان شود در این صورت به شکلدایره المعارفی در خواهد آمد که بخشی از آن مسائل فلسفی جهان بینی انسان شناسی فلسفه تاریخ و... مطرح می شودو بخشی از آن اخلاقیات و فلسفه اخلاق و در بخش

های دیگر احکام حقوق فردی و اجتماعی؛ مانند: عبادیاتاقتصاد احکام سیاسی فلسفه حقوق و... ممکن است بگویید چه عیبی دارد که چنین باشد؟ واقعیت آن است که چنینچیزی ضربه محکمی به دین خواهد زد و مخالف فلسفه اساسی بعثت انبیا و انزال کتاب های آسمانی است؛زیرا:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه