مذاهب صفحه 591

صفحه 591

قرآن کریم می فرماید: ((و لا تسبوا الذین یدعون من دون اللّه فیسبوا اللّه عدوابغیر علم ,(2) شما مومنان به آنان که غیر خدا را می خوانند, دشنام مدهید تامبادا آنان نیز از روی دشمنی و جهالت خدا را دشنام دهند.))

بنابراین , آنجا که سب و دشنام مشرکان با این صراحت ناروا شمرده شده است , واضح است که ناسزاگویی نسبت به برادر مسلمان به طریق اولی ممنوع و ناروا است .

امیر المومنین (ع ) در ایام جنگ صفین وقتی که اصحاب آن حضرت پیروان معاویه رادشنام می دادند, فرمود: ((انی اکره لکم ان تکونوا سبا بین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر, من دوست ندارم شمافحاش باشید, اگر به جای دشنام اعمال آنان را برشمرده و حالاتشان را متذکر گردیدبه حق و راستی نزدیک تر و برای اتمام حجت رساتر است )).(3)

((عن معاویه بن وهب , قال : قلت له کیف ینبغی لنا ان نصنع فیما بیننا و بین قومناو من خلطائنا من الناس ممن لیسوا علی امرنا؟ قال : تنظرون الی ائمتکم الذین تقتدون بهم فتصنعون ما یصنعون فواللّه

انهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم ویقیمون الشهاده لهم و علیهم و یودون الامانه الیهم , از معاویه بن وهب نقل شده است که گفت : به امام صادق (ع ) عرض کردم : ما با قوم خود و مردمی که با آنان معاشرت داریم ولی هم مذهب ما نیستند, چگونه رفتاری داشته باشیم ؟ حضرت فرمود:به امامان خود که از آنان پیروی می کنید, بنگرید و کاری که آنان می کنند, انجام دهید. به خدا سوگند امامان شما بیماران آنها را عیادت کرده و بر جنازه هاشان حاضر گشته و بر سود و زیانشان (در مورد لزوم ) گواهی و شهادت می دهند و امانت آنها را به ایشان بر می گردانند)).(4)

شیعیان هم به پیروی از کتاب خدا و نصوص امامان معصوم (ع ) سب و ناسزاگویی نسبت به برادر مسلمان خود را نامشروع و ناروا می دانند.البته گروهی اندک از عوام ممکن است در اثر جهل و عدم معرفت اعمالی را انجام دهند که نه در مکتب آنان باشد و نه اولیای مذهب به آن راضی باشند, که حساب آنها از حساب شیعیان و مذهب تشیع جداست , چنانچه در هر دین و آیینی این گونه پیروان متعصب جاهل و افراطی کم و بیش یافت می شوند, ولی هیچ گاه اعمال چنین اشخاصی را به حساب آیین آنان نمی گذارندنکته دیگر اینکه اهل تشیع ضمن احترام به عقاید پیروان مذاهب دیگر و به رسمیت شناختن حق آزادی عقیده برای همگان , آن را مانع از انتقاد و بیان واقعیات تاریخی و اعلام نظر خود درباره مسائل مورد اختلاف دو مذهب نمی داند, بنابراین

, امیرمومنان ضمن پرهیز از هرگونه سب و دشنام نسبت به آنان که حق خلافت را از او سلب نمودند,با رساترین و منطقی ترین بیان , انتقادات خود را مطرح می کند و بارها عملکردخلفا را به بوته نقد می کشاند که نمونه آن را در خطبه معروف شقشقیه شاهد هستیم .ابن ابی الحدید موارد متعددی از انتقادها و اعتراض های آن حضرت را در شرح نهج البلاغه خود آورده است .به هر حال نسبت های ناروایی , مانند عقیده به سب شیخین توسط برخی از مخالفان تشیع اشاعه می شود که یقینا از سو برداشت و یا عداوت و جهالت سرچشمه می گیرد.

در قرآن علاوه بر لعن خداوند لعن همه مردم نیز نثار افرادی شده که حق را کتمان می کنند مگر لعن خدا به تنهایی کافی نیست ؟ ثانیا چرا گفته شده ( همه مردم ) درحالی که لااقل افرادی که شریک این جرمند به این مجرمین لعن نمی کنند ؟

پرسش

در قرآن علاوه بر لعن خداوند لعن همه مردم نیز نثار افرادی شده که حق را کتمان می کنند مگر لعن خدا به تنهایی کافی نیست ؟ ثانیا چرا گفته شده ( همه مردم ) درحالی که لااقل افرادی که شریک این جرمند به این مجرمین لعن نمی کنند ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه