مذاهب صفحه 76

صفحه 76

پاسخ

خیر. دارندگان این اندیشه از نتایج درخشان این بحث غفلت ورزیده، و لذا آن را یک نوع بحث غیر مهم و احیاناً بی فایده و یا خاری بر سر راه وحدت اسلامی اندیشیده اند. ولی ما فکر می کنیم که این اندیشه جز غفلت از فلسفه امام شناسی، ریشه دیگری ندارد، و از یک نوع « سنی زدگی» یا «وهّابی مآبی» سرچشمه می گیرد.

چرا که هرگاه هدف از این بحث، صرفاً شناختن جانشین راستین پیامبر از مدعیان دروغین این منصب باشد در این صورت جا دارد که این گونه بحثها را غیر مفید و بی ثمر بخوانیم، و همچون افراط گران، که هرنوع بحث علمی و منطقی را مخالف اتحاد اسلامی می دانند، آن را خار راه یگانگی بدانیم، زیرا چه سودی دارد که پس از چهارده قرن، کاوش کنیم و حق را از ناحق تشخیص داده و درباره زورگو، یک رأی غیابی صادر کنیم که فعلاً هیچ نوع ضامن اجرا ندارد.

ولی این اشکال زمانی وارد است که چونان دانشمندان اهل تسنن، امامت و خلافت اسلامی را یک نوع مقام و منصب عرفی بدانیم که وظیفه او در حفظ مرزهای اسلامی و تقویت نیروهای دفاعی و گسترش عدل و دادگری و اجرای حدود الهی و بازگیری حقوق مظلومان و… خلاصه می گردد. زیرا در این صورت این نوع بحث ها بسان این خواهد بود که بنشینیم بحث کنیم که در قرن پانزدهم میلادی چه فردی بر کشور انگلیس حکومت می کرد و یا پس از لوئی پنجم چه کسی حق

داشت بر کرسی حکومت بنشیند؟!

ولی از دید شیعه، که امامت را امتداد رسالت و دنباله همان فیض معنوی نبوت می داند، وجود چنین بحثی لازم و ضروری است. زیرا در این صورت وظایف امام در امور یاد شده خلاصه نمی گردد، بلکه علاوه بر آنها وی، مبیّن احکام الهی و مفسّر معضلات قرآن و مرجع حلال وحرام پس از درگذشت رسول خدا(ص) نیز هست. در این صورت این سؤال پیش می آید که پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) مرجع مسلمانان، در فراگرفتن احکام و شناسایی حلال و حرام کیست، تا در مسائل نوظهور که در آن موارد نصی از قرآن و حدیثی معتبر از پیامبر(ص) نرسیده است، به او مراجعه کنیم و قول او حجت قاطع در این موارد باشد.

اصولاً امّت اسلام در معضلات قرآن و مسائل اختلافی، که متأسفانه تعداد آنها از حد و حصر بیرون است، باید به چه مقامی مراجعه کنند و گفتار و رفتار او را «حجّت زندگی» و «چراغ راه» خویش قرار دهند؟

اینجاست که می بینیم بحث درباره جانشین علمی رسول خدا(ص)، رنگ ضرورت به خود گرفته و به صورت یک مسئله کاملاً حیاتی و زنده در می آید. زیرا در این فرض، امام، راهنمای امّت در معارف و اصول و احکام و فروع است و تا چنین مقامی با دلایل قطعی شناخته نشود هرگز به نتیجه مطلوب نمی توان رسید.

اگر مسلمانان در تمام اصول و فروع، وحدت نظر داشتند بحث پیرامون امامت تا این حد ضرورت و لزوم نداشت، ولی متأسفانه کمتر مسئله ای است که در آن میان آنان اختلاف نظر وجود نداشته باشد.

اکنون وظیفه ما مردم، که پس از چهارده قرن از درگذشت پیامبر اسلام(ص)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه