- انگیزه سازی 8
- پرورش احساس 10
- رفتارسازی 12
- روضه 14
- انگیزه سازی 17
- اقناع اندیشه 18
- پرورش احساس 20
- رفتارسازی 23
- روضه 24
- انگیزه سازی 27
- اقناع اندیشه 30
- رفتار سازی 33
- روضه 34
- انگیزه سازی 36
- اقناع اندیشه 37
- پرورش احساس 40
- روضه 43
- انگیزه سازی 45
- اقناع اندیشه 46
- تحریک احساس 48
- روضه 52
- انگیزه سازی 54
- اقناع اندیشه 55
- پرورش احساس 57
- رفتار سازی 59
- روضه 61
- انگیزه سازی 63
- اقناع سازی 65
- پرورش احساس 66
- رفتار سازی 68
- روضه 70
- انگیزه سازی 72
- اقناع اندیشه 73
- پرورش احساس 77
- روضه 80
- انگیزه سازی 82
- اقناع اندیشه 83
- پرورش احساس 86
- رفتار سازی 89
- روضه 90
- انگیزه سازی 91
- اقناع اندیشه 92
- پرورش احساس 94
- رفتار سازی 97
- روضه 98
- انگیزه سازی 100
- اقناع اندیشه 101
- پرورش احساس 102
- رفتار سازی 105
- روضه 107
- انگیزه سازی 109
- اقناع اندیشه 110
- پرورش احساس 113
- رفتار سازی 115
- انگیزه سازی 118
- اقناع اندیشه 119
- پرورش احساس 120
- رفتار سازی 122
پرورش احساس
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را در روز "غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه» هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است، چیزی نگذشت که این مسأله در بلاد و شهرها منتشر شد. "نعمان بن حارث فهری" خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم؛ سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما همه این ها را نیز پذیرفتیم، اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: قسم به خدا! این از ناحیه خدا است.
"نعمان" روی برگرداند در حالی که می گفت «اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهً مِنَ السَّماءِ»: خداوندا! اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ»(1) نازل گشت.
آنچه در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در "مجمع البیان" از "ابوالقاسم حسکانی" با سلسله سندش از "امام صادق علیه السلام " نقل شده است. همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت،و
1- . معارج/ آیات 1و2.