- دیباچه 1
- اشاره 4
- زندگینامه محمد زاهد کوثری 4
- محمد زاهد کوثری از زبان برخی معاصرانش 6
- تألیفات 9
- اشاره 12
- تألیفات، مقدمهها، تعلیقهها و مقالههای مرحوم کوثری 12
- بخش اول 13
- بخش دوم 16
- مقالات 22
- مقدمهها و تعلیقههای شیخ محمد زاهد کوثری 22
- مقدمه 23
- فصل اول: ادله جواز توسل 24
- اشاره 24
- قرآن 26
- روایات 28
- دلایل عقلی 33
- فصل دوم: نگاهی تفصیلی به روایات جواز توسل 42
- اشاره 42
- دلالت حدیث 67
- فصل سوم: ادله جواز استغاثه 70
- اشاره 76
- خاتمه 76
- توسل نکوهیده از نگاه امام ابوحنیفه 78
- کتابنامه 86
مرحوم محمد زاهد کوثری در برابر این جریان از اسلام دفاع میکرد. به همین دلیل او را از سمت خود برکنار کردند و حکم به اعدام وی دادند. در نتیجه وی این سرزمین را ترک کرد و بستگان و دارایی خود را رها کرد. در آن زمان حقوق ایشان ماهیانه 75 جنیه طلا بود.
وی در سال 1341 وارد مصر شد، اما کمتر از یک سال در آنجا ماند و از این دیار به سرزمینی که پدر ما ابراهیم (ع) به آن کوچ کرده بود (شام) هجرت کرد.
مرحوم کوثری بار دیگر به مصر بازگشت و این بار در قاهره سکنا گزید؛ اما دوباره به شام سفر کرد و نزدیک یک سال در آنجا ماند تا در این مدت بتواند از نسخههای خطی کتابخانه «ظاهریه» و دیگر منابع بهره ببرد. پس از این دوره کوتاه اقامت در شام، به مصر بازگشت و تا پایان عمر در این کشور زیست. وی در نوزدهم ذیقعده سال 1371 در سن هفتاد و پنج سالگی، در حالیکه هنوز از حواس پنجگانه و عقل و هوشیاری کامل برخوردار بود، جان به جانآفرین تسلیم کرد.
محمد زاهد کوثری از زبان برخی معاصرانش
شیخ محمد ابوزهره میگوید: من در سالهای اخیر جز امام کوثری دانشمندی نمیشناسم که با مرگ او، جای خالیاش پر نشود. ایشان ذخیره پیشینیان صالح و شایستهای بود که علم را مایه کسب روزی و ابزاری برای رسیدن به هدف قرار ندادند؛ بلکه دانش، هدف نهایی و بلندترین افق این دانشمندان بوده است؛ چراکه برای مؤمن هدفی فراتر از