- دیباچه 1
- زندگینامه محمد زاهد کوثری 4
- اشاره 4
- محمد زاهد کوثری از زبان برخی معاصرانش 6
- تألیفات 9
- اشاره 12
- تألیفات، مقدمهها، تعلیقهها و مقالههای مرحوم کوثری 12
- بخش اول 13
- بخش دوم 16
- مقالات 22
- مقدمهها و تعلیقههای شیخ محمد زاهد کوثری 22
- مقدمه 23
- فصل اول: ادله جواز توسل 24
- اشاره 24
- قرآن 26
- روایات 28
- دلایل عقلی 33
- فصل دوم: نگاهی تفصیلی به روایات جواز توسل 42
- اشاره 42
- دلالت حدیث 67
- فصل سوم: ادله جواز استغاثه 70
- خاتمه 76
- اشاره 76
- توسل نکوهیده از نگاه امام ابوحنیفه 78
- کتابنامه 86
سطح باشند، در اینجا جرح بر تعدیل، و تعدیل بر ضعف مقدم است. اما پاسخ این است که این سخن باید اثبات شود (1)؛ وگرنه این اصل در اینجا به کار نمیآید. بنابراین بدعتگران نمیتوانند با تکیه بر این اصل، احادیثی را انکار کنند که رجال آن را کارشناسان و خبرگان این حوزه توثیق کردهاند.
دو تن از حافظان حدیث، رتبه این حدیث را «حسن» دانستهاند: «عراقی» در «تخریج احادیث الإحیاء» و ابنحجر در «امالی الاذکار».
دلالت حدیث
در این حدیث، به عموم و نیز خواص مسلمانان توسل شده است. آمدن حرف «باء» بر سر یکی از دو مفعول «أسألک» در سؤال استعلامی مطرح است؛ مانند آیه شریفه قرآن الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً (2)؛ (و به
1- احمد میگوید: هر راوی که عدالت او ثابت شود، جرح او پذیرفته نیست؛ مگر اینکه این جرح با چیزی ثابت شود که احتمال غیر جرح وارد نباشد. سبکی میگوید معنای اینکه جرح مقدم است، درباره جایی است که تعارض میان جرح و تعدیل باشد. اما اگر دو روایت دچار تعارض شدند و راهی برای ترجیح نیست، جرح را مقدم میشماریم؛ زیرا علم ما به جرح بیش از تعدیل میشود. تعارض این دو نیز در واقع یکسان شدن گمان [نه علم] بر دو روایت است. شأن تعارض نیز همین است. وی در «جمع الجوامع» میگوید: در صورتی که شمار افراد مطرحکننده جرح، بیش از تعدیلکنندهها باشد، اجماع در این است که جرح بر تعدیل مقدم است. جمع الجوامع، امام تقی الدین السبکی، تعلیق شیخ عبدالفتاح ابوغدة، ص 51.
2- زجاج میگوید: معنای آیه این است که از او بخواه. این معنا را زباندانان بیان کرده و گفتهاند که حرف باء به معنای حرف «عن» میباشد؛ مانند آیه اول سوره معارج. علی بن سلیمان میگوید معنای آیه این است که سوال خود را فقط از او بپرس که او خبیر به امور است.
ابن جبیر نیز میگوید خبیر «الله» است. تفسیر قرطبی، ج 13، ص 63. مجاهد میگوید: «ما أخبرتک من شیء فهو کما أخبرتک»؛ «آنچه که تو را بدان آگاه کردهام، همان است». شمس بن عطیه میگوید: «هذا القرآن خبیر به»؛ «این قرآن به آن آگاه است». مختصر ابنکثیر، ج 2، ص 637.