- دیباچه 1
- مقدمه 4
- اشاره 4
- بزرگان معتقد به توسل 22
- شیخ یوسف احمد الدجوی (رحمة الله) 35
- توسل 37
- اشاره 37
- ورود به بحث 38
- روح و عمل آن پس از مرگ 47
- توسل از نگاه شوکانی 48
- اشاره 55
- جواز توسل به پیامبر در زمان حیات و وفات 55
- الف) پیش از وجود پیامبر (ص) 61
- ب) در زمان حیات پیامبر (ص) 62
- ج) پس از وفات پیامبر (ص) 64
- خلاصه 68
- توسل و استغاثه 71
- اشاره 71
- خلاصه 81
- ردّ شبهات توسل و استغاثه 84
آنچه در این روایت مدّ نظر ماست، طلب باران، با توسل به پیامبر (ص) پس از وفات ایشان است. عمر نیز این اقدام را تأیید کرده است.
البته باید توجه داشت که در توسل، از خدا درخواست میشود و غیر از او فاعل و آفرینندهای نیست؛ بلکه درخواست ما از خدا، به سبب جایگاه حبیب او یعنی پیامبر (ص) است. این نیز امری است که نه در دنیا و نه در آخرت، تغییر نمیپذیرد. کسی که در شأن و منزلت پیامبر (ص) نزد خداوند شک کند، کافر است. درباره توسل عمر به عموی پیامبر (ص) باید گفت این اقدام، بیانگر جواز توسل به منزلت و جایگاه است؛ وگرنه این اقدام بیمعناست؛ چراکه به دعای عباس نیازی نبود و این باران نیز به دلیل دعای عباس بن عبدالمطلب نبارید.
توسل به پیامبر (ص) در روز رستاخیز، به قدری روشن است که نیاز به بحث ندارد؛ زیرا روایات شفاعت به تواتر رسیدهاند؛ از جمله اینکه در این روایات آمده است مردم در روز قیامت نزد پیامبران میروند و از آنان طلب شفاعت میکنند.
خلاصه
تردیدی نیست که پیامبر (ص) نزد خداوند جایگاهی والا دارد. گذشته از ادلهای که توسل به ایشان را اثبات میکند، توسل به ایشان چه مانع شرعی و عقلی دارد؟ ما در توسل، از خداوند درخواست میکنیم و به جز او کسی را نمیخوانیم. ما خداوند را با هرچه که محبوب اوست، میخوانیم. گاه او را با اعمال صالح خود- که او نیز آنها را دوست دارد-