شرح دعای کمیل صفحه 379

صفحه 379

ظَلَمْتُ نَفْسِی ، وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلِی ، وَسَکَنْتُ إِلَیٰ قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَمَنِّکَ عَلَیَّ

اشاره

بر خود ستم ورزیدم ، و به سبب جهل و نادانیم جرأت و جسارت نمودم و ( ستم

و جرأتم از روی انکار حقایق و دشمنی با تو نبوده ، بلکه ) به آنچه در زمان گذشته

به من احسان نمودی تکیه کردم و آرامش یافتم ( و مغرورم ساخت که اگر هم اکنون

بر خود ستم ورزم و با مخالفتم بر تو جرأت و جسارت آرم ، احسان و لطفت را از

من دریغ نخواهی کرد )

ستم بر خویش

با این که تو را از طریق اندیشه و تفکّر و تماشای آثار شگفت انگیزت در عرصه گاه هستی و شنیدن حقایق از دانشمندان و اندیشمندان و مطالعۀ کتاب ها در حدّ لازم شناختم ، ولی به سویت نیامدم و از فرمان های حکیمانه ات فرمان نبردم و به خواسته هایت ارج ننهادم و سر تواضع به پیشگاهت فرود نیاوردم و پیشانی عبادت بر خاک درگاهت نسودم و دست گدایی به سویت دراز نکردم و در همۀ امورم از تو غفلت ورزیدم . این ستمی بود که همواره بر خود روا داشتم و ظلم سنگینی بود که به خویش نمودم !

با این که از طریق زبان عالمان و مطالعۀ تاریخ ، حیات پیامبرانت را شناختم و دانستم که آنان هادی راه هدایت اند و دلسوز و مهربان به انسانند و هدفی جز خیر و سعادت آدمی ندارند و خواسته ای جز نجات انسان از گمراهی و وسوسه گری و اغواگری شیاطین در وجود آنان نیست و اوامر و نواهی آنان حکیمانه و به سود انسان است ، و به ویژه چون مسلمان بودم ، شناختم نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه