شرح دعای کمیل صفحه 469

صفحه 469

« الهی و ربّی من لی غیرک ، أسئله کشف ضّری و النظر فی أمری » .

و عاشقانه هم چون موسی علیه السلام به درگاه حضرتش عرضه می داشتند :

إلهی إنَّ لی فی کَشکُولِ الفَقرِ مَا لَیسَ فِی خَزانَتِکَ .

معبود من ، در کشکول گدایی ام چیزی است که در همۀ خزانه های تو وجود ندارد ! »

خطاب رسید : آنچه در کشکول گدایی توست و در خزینه های من نیست چیست ؟ عرضه داشت : معبودی چون تو دارم که تو نداری (1) .

هنگامی که حال انقطاع دست دهد و دل جز به حضرت حق توجّه نداشته باشد و دو چشم ، چون دو چشمۀ آب به درگاهش اشک زاری و انابه ریزد و چهره بر خاک مذّلت گذارده شود ، سر به دامن رحمت برگیرند و دست لطف به نوازش به سر کشند و درهای عنایت بگشایند و مشکلات را حل کنند و در همۀ امور انسان ، نظر کریمانه اندازند و با داشتن پروندۀ پر از مخالفت و معصیت به پیشگاه لطف و رحمت راه دهند و کمال محبّت را در حق انسان رعایت نمایند .

سرگذشت مادر و فرزند

حکیمی عارف روایت می کند :

« مادری ، جوان نورسیدۀ خود را به خاطر مخالفت و نافرمانی و آزاری که به سبب بی نظمی و توجّه نکردن به نصایح به او روا داشته بود ، از خانه بیرون کرد و به او گفت : برو که تو فرزند من نیستی .

او ساعاتی را با دیگر بچه ها به سر برد تا نزدیک غروب هر یک از بچه ها به خانه های خود رفتند . چون خود را تنها دید و از یاران وفایی مشاهده نکرد ، به خانۀ


1- (1)) . نفحات اللیل : 109 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه