- اشاره 10
- قدسی بودن سراسر تاریخ 15
- اشاره 17
- شروع زیبای تاریخ 19
- پیامبران؛ مستقر کنندگان حق در تاریخ 22
- اشاره 24
- جایگاه آخرین پیامبر صلی الله علیه و آله در هستی 24
- جایگاه اهل بیت پیامبر علیهم السلام 28
- نتایج محبّت به اهل بیت علیهم السلام 32
- اشاره 37
- غدیر؛ وعده خداوند برای حفظ اسلام ناب 38
- اَسراری از علی علیه السلام که رسول خدا صلی الله علیه و آله پنهان داشت 56
- اشاره 65
- حقیقت نباید فراموش شود 68
- اشاره 73
- آثار غفلت از موعودِ موجود 74
- احساس حضور در اردوگاه حاکمیت حق 78
- امام زمان عجل الله تعالی فرجه خشم بزرگ خدا برای کفار 83
- چرا همه چیز از قداست افتاد؟ 88
- توجه به نماد کامل شعور حضوری و قلبی 91
- جایگاه علم امام 95
- مقام اوّل ما خَلَق الله 97
- چشم دوختن به افقی برتر 104
- روزگار ثمردهی کار انبیاء و اولیاء علیهم السلام 107
- نظر به جامعه آرمانی 112
- عصاره هدایت تاریخی خدا 113
- اشاره 118
- نظر به حجت خدا 124
- اشاره 129
- مگر می شود این دوری را تحمل کرد؟! 133
- انتظار؛ عامل وصل 142
- نظر به آینده ای حیاتی 145
- اشاره 155
- عالی ترین تقاضا 158
- تعادل بی منتها 160
جانش را فدا می کند تا ایمانش در صحنه قلبش بماند، و مگر نه این است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه مجسمه کامل ایمان هستند و مقصد نهایی ایمان هر انسان مؤمنی اوست؟ پس چگونه می شود با تمام وجود امام زمان خود را دوست نداشت؟ و چطور می شود او را دوست داشت و او در عالم حاضر باشد ولی از منظر ما غایب باشد و ما شیون نکنیم؟
دل ناظر جمال تو، آنگاه انتظار؟
جان مست گُلْستان تو، آنگاه خارِ خار؟
ای امام عزیز! ما نمی توانیم با دیگری جز شما دل خوش باشیم.
هرکس به جنس خویش درآمیخت ای نگار
هرکس به لایق گُهر خود گرفت یار
مگر می شود این دوری را تحمل کرد؟!
صد بار مُردم ای جان، وین را بیازمودم
چون بوی تو بیامد، دیدم که زنده بودم
صد بار جان بدادم، وز پای در فتادم
بار دگر بزادم، چون بانک تو شنودم
اندر دو کونْ جانا، بی تو طرب ندیدم
دیدم بسی عجایب، چون تو عجب ندیدم
من چون زمین خشکم، لطف تو اَبر و مَشکم
جز رعد تو نخواهم، جز جعد تو نگیرم
آوازه جمالت از جان خود شنیدم
چون باد و آب و آتش در عشق تو دویدم
اندر جمال یوسف گر دست ها بریدند
لختی نظر به من کن بنگر چها بریدم(1)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «بنده به مرتبه ایمان نمی رسد مگر این که من از خود او برای او محبوب تر باشم و خاندان من از خاندان خودش برای او محبوب تر باشد و عترت من نزد او از عترت خودش محبوب تر باشد».(2) آری!
1- کلیات شمس، غزل 1689.
2- بحارالانوار، ج 27 ، ص 76.