- مقدمه ی مؤلف 1
- اشاره 13
- اربعین؛ تجسم ادامه ی عهد مؤمنین 17
- اربعین؛ حرکتی به سوی جامعه ی مهدوی 22
- اربعین؛ مکتب ادامه ی شجاعت 25
- معنای پیروزی امام حسین علیه السلام 27
- کربلا، زندگی در مرزهای دلنواز عشق 29
- اشاره 37
- ماورای اسلحه ها 42
- حضور انقلاب اسلامی در هرجا که حرکتی قدسی در میان است 44
- احساس امّتِ واحده بودن در اربعین 47
- عبور از سیطره ی کمّیت ها 49
- امیدی بزرگ 53
- کار بزرگی در حال وقوع است 59
- چیستی حرکت اربعینی این تاریخ 61
- حضوری برای معنابخشیدن به زندگی 63
- بر روی همین شهادت ها باید حساب باز کرد 67
- عقلِ فهم اربعین 69
- اربعین؛ حرکتی پایدار و رو به جلو 71
- تجربه ی روح مهدوی علیه السلام در اربعین 73
مبارزان غزه امیدوارند که در متن مبارزه با استکبار، مدد الهی ظهور کند و این امید نظر بر افقی است که اربعین مدّ نظر آن ها قرار داده است.
در نگاه عرفانی گفته می شود خداوند اسلحه به دست پیامبران داد تا آن ها را متوجه کند که ماورای اسلحه ها باید به خدا توکل کنند. در عرفان در باب توکل داریم که ما باید کیفیت را نگذاریم از افق ها برود و در فرهنگِ پاس داشتِ اربعین بزرگترین معجزه ای که می بینید همین نقش آفرینی کیفیت ها است.
عقلِ فهم اربعین
با عقل پوزیتیویستی و کمّیت گرا؛ این حرکات که شما در پیاده روی اربعین دارید، خرافه محسوب می شود. شما از دور ضریح اباعبدالله علیه السلام را می بینید و به حضرت سلام می دهید و همان لحظه به نوری از انوار اهل البیت علیهم السلام منکشف می شوید. نمی دانید این نور کجا بود که با نظر به ضریحی که منسوب است به ولیّ ای از اولیای الهی پیش آمد، ولی در نگاه کمّیت گرا این حالت یک احساسِ توهّمی است و خرافه ای بیش نیست زیرا موضوع با عقلِ کمّیت گرا تحلیل می شود بدون این که متوجه باشد چیزی بالاتر از کمّیّات در عالم هست، خرافات یعنی اموری که پشتوانه ی عقلانی ندارند ، نه آن که هر چه کمّی و مادی نیست خرافه است؛ زیرا نفس ناطقه ی انسانی به عنوان موجودی مجرد، وسعت حضور در همه ی عوالم معنوی را دارد و نمادهای منسوب به اولیای الهی - مثل ضریح آن ها- قدرت توجه و اتحاد با آن عوالم معنوی را در نفس ناطقه انسان ایجاد